امروز، پانزدهم آگست، چهارمین سالگرد قبضهی قدرت از سوی طالبان است. برای من و ملیونها هموطن افغانم، که گرسنگی، ستم و ترس واقعیت روزمرهی زندگی آنها را شکل میدهد، این سالگرد بسیار غمانگیز است. برای زنان و دختران افغان، که بصورت مداوم با حذف آزادیهای خود مواجهاند، از همه غمانگیزتر. در عین حال، امروز سالگرد وعدههای تحقق نیافتهی دموکراسیهای غربی نظیر آلمان نیز است؛ کشوری که در مسائل افغانستان دخیل بوده و وعدههای حمایت و پناهدادن به افراد در معرض خطر را سپرده است.
ولی به نظر میرسد که در بحث های جاری در آلمان، این موضوعات و وعدهها به ندرت مورد اشاره قرار میگیرند. بعد از اینکه چهار سال قبل طالبان قدرت را به دست گرفت، آلمان اخراج مهاجران به افغانستان را به تعلیق آورد. ولی در آگست سال گذشته، این کشور ۲۸ افغان را به افغانستان اخراج کرد. در عین حال، سیاستمداران این کشور به صورت جدی در مورد اخراج بیشتر مهاجران، بحث میکنند. تنها چند روز بعد از آنکه دادگاه بینالمللی کیفری مستقر در لاهه، به اتهام جرایم علیه بشریت و آزار و اذیت مبتنی بر جنسیت زنان و دختران، حکم بازداشت مسئولین ارشد طالبان را صادر نمود، دولت آلمان در ۱۸ جولای ۸۱ افغان را به افغانستان بازگرداند. این اقدام برای افرادی که از آن متأثر شدند، یک فاجعه است و نشان میدهد که وضعیت افغانستان دارد عادیسازی میشود.
پس از آن هم، نخست وزیر فریدیرش مرتس اعلام کرده است که تعداد بیشتر را اخراج خواهد کرد. هرچند دولت آلمان رهبری طالبان را به رسمیت نمیشناسد، در مورد موضوع اخراج با آنها «ارتباط فنی» بر قرار کرده است؛ اقدامی که پشتیبانی دولت قطر نیز با خود دارد. این کار برای افغانها فاجعهبار است.
افغانستان یکی از وخیمترین بحرانهای بشردوستانه در جهان را تجربه میکند. بیش از نصف جمعیت این کشور – حدود ۲۳ میلیون نفر – به کمکهای غذایی وابستهاند. قطع کمکهای خارجی صدها کلینیک و شفاخانه را مجبور کرده دوازههای خود را مسدود کنند. میزان سوء تغذیه در میان کودکان به سرعت رو به افزایش است. سازمان ملل متحد بارها هشدار داده است که افغانستان بر لبهی گرسنگی قرار گرفته است.
قطع کمکهای ادارهی انکشاف بینالمللی امریکا از سوی ادارهی ترامپ – که تا ماه جنوری ۲۰۲۵ بیش از ۴۰ درصد کمکهای بشردوستانه در افغانستان را تأمین میکرد – منجر به بسته شدن برنامههای امدادیای شده است که در تأمین امنیت غذایی، نقش حیاتی داشتند.
به عنوان یک زن افغان، باور من این است که نقض حقوق زنان و دختران در افغانستان به معنای حمله بر حقوق زنان و دختران در پهنهی جهانی است؛ از همین رو، این موضوع سزاوار توجه جهانی است.
زنان و دختران افغانستان اجازهی آموزش فراتر از صنف ششم و تحصیلات دانشگاهی را ندارند، اکثر مشاغل برای آنها ممنوع قرار داده شده است و بدون همراه مرد، نمیتوانند سفر کنند. طالبان زنان را به خاطر این «جرایم» بازداشت و مجازات میکنند.
طوریکه ادارهی پناهندگان ملل متحد به صراحت اعلام کرده است، افغانستان برای بازگشت هیچ پناهجویی امن نیست. در ضمن، آلمان تنها کشوری نیست که به پناهجویان افغان پشت کرده است. ایران و پاکستان در جریان یک سال اخیر حدود دو میلیون نفر را اخراج کردهاند؛ حجمی که بر نظام موجود کمکهای بشردوستانه، که همین اکنون هم با محدودیتهای زیادی مواجه است، فشار بیشتر وارد میکند.
به جای اخراج مهاجران، دولت آلمان باید بر مسئوولیتهای بشردوستانه و سیاسی خود در این زمینه تأمل کند و اقدامات عملی برای ترویج حقوق بشر در افغانستان روی دست بگیرد. برای گام برداشتن در این مسیر، نقطههای آغازین مشخص وجود دارد. دولت آلمان باید ابتکاری را که برای پاسخگو قرار دادن طالبان در چارچوب کنوانسیون منع هر نوع تبعیض علیه زنان آغاز شده است، پیگیری کند.
همچنان، آلمان باید با آنچه در توان دارد، دادگاه بینالمللی کیفری را به لحاظ سیاسی و عملی در تمام فعالیتهای آن نهاد، پشتیبانی کند؛ از جمله در تحقیقات این دادگاه در افغانستان. اکنون که صلاحیت مستقل دادگاه بینالمللی کیفری با تهدید مواجه است، این کار اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
سال گذشته ائتلافی از سازمانهای حقوق بشری افغان و بینالمللی درخواست دیرینهی تأسیس سازوکار مستقل بینالمللی برای حسابدهی را مجددا به شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح نمودند. چنین سازوکاری، شواهد و مدارک نقض جدی حقوق بشر در افغانستان را گردآوری، نگهداری و ارزیابی خواهد کرد؛ با این هدف که از تلاشها برای پاسخگو قراردادن عاملان این جرایم، پشتیبانی کند. چنین اقدامی میتواند در مسیر تأمین عدالت برای مردم ستمدیدهی افغانستان، ابزار مهمی را ایجاد نماید.
سالگرد بازگشت طالبان به قدرت تنها یک تاریخ تاریخ – بلکه یادآور وعدههای تحقق نیافتهی جامعهی بینالمللی نیز است. حتا پس از این چهار سال، ما افغانها هنوز امید را از دست ندادهایم. ما به مقاومت علیه ستم، آموزش دختران در مکاتب مخفی و بلند کردن صدای خود ادامه میدهیم – با وجود خطرات جدی که برای ما وجود دارد. ما نسبت به آیندهی بهتر برای افغانستان امیدواریم.
این کار، شهامت میطلبد؛ ویژهگیای که زنان افغان به شکل درخشانی از آن برخوردارند. از همین رو، من به دولت آلمان خطاب میکنم که شهامت بیشتری به خرج دهد. شهامت لازم برای محکوم کردن آشکار نقض حقوق بشر در افغانستان، حمایت قاطع از عدالت بینالمللی، مقاومت در برابر افسانههای رایج در بارهی مهاجران افغانستانی و اذعان صریح به مسئولیتهای خود برای اقدام در این زمینهها.