Skip to main content

افغانستان: گروه داعش اقلیت های مذهبی را هدف قرار می دهد

طالبان باید از هزاره ها و سایر جوامع در معرض خطر حفاظت و به آنها کمک کنند

 

یک روز پس از یک حمله مرگبار، مردم در بیرون مکتب گل می گذارند. ‎کابل، افغانستان، یکشنبه، 9 ماه می 2021. © AP عکس/مریم ذهیب

(نیویورک) – دیده بان حقوق بشر امروز گفت که دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP)، وابسته به دولت اسلامی (داعش) در افغانستان هزاره ها و دیگر اقلیت های دینی را در مساجد، مکاتب و محل کارشان بارها مورد حمله قرار داده است. مقامات طالبان برای محافظت از این جوامع در برابر بمب گذاری های انتحاری و سایر حملات غیرقانونی یا ارائه مراقبت های بهداشتی و سایر کمک های لازم به قربانیان و خانواده های آنها کار چندانی انجام نداده اند.

 از زمان تسلط طالبان بر افغانستان در آگوست 2021، گروه وابسته به دولت اسلامی مسئولیت 13 حمله بر هزاره ها را بر عهده گرفته و حداقل با ۳ حمله دیگر مرتبط دانسته شده اند که منجر به کشتن و زخمی کردن حداقل 700 نفر گردیده است.  سرکوب رو به گسترش رسانه ها از سوی طالبان، به ویژه در ولایات، به این معنی است که احتمالاً حملات بیشتری گزارش نشده اند. نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) گزارش داد که حملات اخیر این گروه به تجمعات شیعیان در کابل بیش از 120 کشته و زخمی برجای گذاشته است.

 فرشته عباسی پژوهشگر افغانستان در دیده بان حقوق بشر گفت: «از زمان تسلط طالبان، جنگجویان وابسته به داعش حملات وحشیانه متعددی را علیه اعضای جامعه هزاره در حالی که به مکتب، سر کار یا نماز می‌رفتند انجام داده اند، بدون اینکه پاسخ جدی مقامات طالبان را در پی داشته باشد». طالبان مسؤلیت دارند تا از جوامع در معرض خطر محافظت کنند و به قربانیان حملات و خانواده های آنها کمک کنند.

هزاره ها یک گروه قومی عمدتا شیعه هستند که برای بیش از یک قرن با تبعیض و ستم‌ از سوی دولت های متوالی افغانستان روبرو بوده اند. در طول دهه 1990، نیروهای طالبان شیعیان را هدف کشتار دسته جمعی و سایر ستم‌گری‌های جدی قرار دادند. با بازگشت طالبان به قدرت، هزاره ها به طور فزاینده ای نگران امنیت خود و اینکه ایا مقامات جدید از آنها محافظت خواهند کرد یا خیر، بوده اند. یکی از اعضای جامعه هزاره در ولایت بامیان گفت: «طالبان هرگز هزاره ها را دوست نداشتند. آخرین باری که در قدرت بودند، بسیاری از ما را کشتند.»

در اکتبر 2021، سعید خوستی سخنگوی وزارت داخله طالبان گفت که آنها امنیت اقلیت های دینی را تضمین خواهند کرد: «ما به عنوان یک دولت مسئول، متعهد به حفاظت از همه شهروندان افغانستان به ویژه اقلیت های مذهبی کشور هستیم.» با این حال، به نظر نمی رسد که طالبان امنیت بیشتری را در ولایات کابل، مزارشریف و قندوز فراهم کرده باشند، جایی که حملات از جنوری 2022 تاکنون صدها نفر را کشته اند.

دیده بان حقوق بشر از راه دور با 21 بازمانده حملات و اعضای خانواده قربانیان در ولایت های کابل و مزار در فاصله اپریل تا جولای با استفاده از ارتباطات امن مصاحبه کرده است.

گروه دولت اسلامی مسئولیت بمب گذاری انتحاری 19 اپریل بر  لیسه عبدالرحیم شهید در غرب کابل در محله ی دشت برچی (منطقه ای عمدتاً هزاره نشین و شیعه نشین) را بر عهده گرفت که در آن ۲۰  دانش آموز، معلم و کارمند کشته و زخمی شدند. یکی از بازماندگان گفت: «همه جا اجساد پراکنده بود. اجساد تکه تکه شده بودند و بوی خون به مشام می رسید.»

این گروه همچنین مسئولیت بمب گذاری انتحاری 21 اپریل در یکی از بزرگترین مساجد شیعیان افغانستان را بر عهده گرفت، مسجد سه دوکان در مزار شریف که 31 کشته و 87 زخمی بر جای گذاشت. در ۲۷ اپریل مردان ناشناس 5 مرد هزاره را در مسیر رفتن به معدن زغال سنگ دره صوف در ولایت سمنگان کشتند. روز بعد، انفجار یک بمب در یک مینی بوس حامل مسافران هزاره در مزار شریف 9 کشته و 13 زخمی برجای گذاشت.

یک باشنده هزاره در کابل که شاهد حملات قبلی بوده، می گوید: «کودکان ما باید به مکتب بروند، زنان ما باید بتوانند شفاخانه بروند، ما می خواهیم به مسجد برویم. برای همه اینها باید احساس امنیت کنیم. به خاطر خدا، این مکان‌ها نمی‌توانند هدف باشند، دیگر ما را در همه جا نکشید.»

ریچارد بِنِت گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در افغانستان، در 26  ماه مِی خواستار تحقیق در مورد حملات به جوامع هزاره، شیعه و صوفی شد. او گفت که این حملات «به طور فزاینده ای ماهیت سیستماتیک پیدا می کنند و بیانگر عناصر یک خط مشی سازمانی بوده، بنابراین دارای نشانه های جنایت علیه بشریت هستند.»

این حملات، فراتر از ویرانی فوری، اثرات طولانی مدت وحشتناکی بر بازماندگان و خانواده های قربانیان وارد می کنند، آنها را از داشتن  عضو نان آور خانواده محروم نموده، اغلب بر آنها بار سنگین هزینه های صحی را تحمیل کرده  و دسترسی آنها را به زندگی روزمره محدود می سازد. مردی که برادر 45 ساله خود را در حمله به مسجد سه دوکان از دست داد، گفت: «ما دیگر فرزندان خود را به مکتب نمی فرستیم و مغازه های خود را زودتر می بندیم. مسجد نیز پس از حمله بسته شده است.»

برای زنان، از دست دادن یکی از اعضای مرد خانواده عواقب اجتماعی و اقتصادی بسیار بدی دارد، به ویژه برای زنان جوانی که به طور ناگهانی بیوه می شوند.  محدودیت های طالبان بر حقوق زنان برای کار و حرکت آزادانه، باعث شده است که برخی از زنان نتوانند امرار معاش کنند و از نظر مالی مستقل شوند. مقرراتی که زنان را ملزم می کند تا در سفر همراه محرم (مردی از خویشاوندان خونی) داشته باشند، انجام کارهای روزمره را برای زنان بسیار دشوار کرده است و بر ترومایی که هم اکنون با آن روبرو هستند می افزاید.

زنی که شوهرش را در یک  انفجار بمب مغناطیسی در دشت برچی کابل بلافاصله پس از تسلط طالبان از دست داده است گفت: «عشق من کشته شد. با وجود اینکه مدرک تحصیلی دارم، اکنون در زمان طالبان کار کردن برای زنان و داشتن استقلال مالی دشوار است.»   

اکثر کسانی که دیده بان حقوق بشر با آنها مصاحبه کرده است نیز گفته اند که در نتیجه حملات دچار افسردگی و ضربه شدید روحی شده اند.

حملات دولت اسلامی ولایت خراسان بر هزاره ها و دیگر اقلیت های دینی ناقض قوانین بشردوستانه بین المللی یا حقوق جنگ است که همچنان در افغانستان قابل اجرا است. حملات عمدی به غیرنظامیان جنایت جنگی است. فراتر از تلفات فوری جانی، چنین حملاتی باعث مشکلات اقتصادی طولانی مدت، آسیب های پایدار به سلامت جسمی و روانی  و منجر به ایجاد موانع جدیدی بر سر راه آموزش و زندگی عمومی می شود.

ناکامی طالبان در تامین امنیت جمعیت‌های در معرض خطر و ارائه کمک‌های صحی و دیگر کمک‌ها به بازماندگان و خانواده‌های آسیب‌دیده، و همچنین سیاست‌های طالبان که حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و دختران را نقض می‌کند، آسیب‌های ناشی از این حملات را تشدید می‌کند.

عباسی گفت: «رهبران گروه های مسلح ممکن است روزی به خاطر جنایات شان علیه هزاره ها و سایر جوامع مورد پیگرد عدلی قرار گیرند. مقامات طالبان که برای محافظت از اقلیت های مذهبی در برابر حملات اقدام نمی کنند، ممکن است در این جنایات سنگین شریک جرم باشند.»

برای یافته های بیشتر، لطفا به لینک زیر مراجعه کنید.

برای حفظ امنیت مصاحبه شوندگان برای اشخاصی که در زیر آمده اند از نام های مستعار استفاده شده است.

 تأثیر طولانی مدت حملات بر زندگی و معیشت

 خانواده های قربانیان حملات، از غم و اندوه از دست دادن اعضای خانواده و نگرانی ها در مورد تامین غذا به فرزندان و خود شان گفتند. چنانچه در اکثر موارد مورد بررسی ما دیده شد، هنگامی که نان آوران اولیه کشته شدند، بستگان بازمانده به ویژه زنان تحت حاکمیت طالبان با مشقت خاصی روبرو شدند. اکثر خانواده ها می گویند که از طرف مقامات طالبان حمایت اندکی دریافت کرده اند یا اصلاً حمایت نشده اند.

 فائزه که شوهرش در حمله به مسجد سه دوکان کشته شد، گفت:

من مانده ام با هفت فرزند. قبلاً به عنوان نظافتچی کار می کردم تا از آن طریق یکجا با شوهرم مخارج زندگی را تأمین کنیم، اما از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، دیگر کارکردن دربیرون از خانه برایم امکان پذیر نیست. من هیچ مهارت دیگری ندارم و اگر هم داشتم باز هم نمی توانستم کار کنم. طالبان دیگر به زنان اجازه کار در بیشتر مشاغل را نمی دهند. همسایه ما که قبلا معلم بود، حالا کارهای خانه را انجام می دهد. حتی تصور غذا دادن به هفت کودک در حالی که هیچ منبع یا فرصت شغلی در دسترس نیست، بسیار دشوار است.

نعیم، 27 ساله، که در نزدیکی مسجد سه دوکان زندگی می کند و شاهد انفجار بوده گفت که دیگر از رفتن به مسجد احساس امنیت نمی کند. «من به مادرم قسم خورده ام که هرگز به هیچ مسجدی نروم تا از انفجار در امان باشم.»

گل احمد 42 ساله که در انفجار مسجد سه دوکان کشته شد، ازاو پنج فرزند بجا مانده که همگی زیر 18 سال هستند.  پسر 15 ساله‌اش بعد از مرگ پدر و به سبب نداشتن  نان‌ آور در خانواده، مکتب را ترک کرد تا کار کند. همسر گل احمد گفت: «ما در یک کابوس زندگی می کنیم، بدون هیچ حمایتی، با رفتن او، اکنون چیزی برای ما باقی نمانده است.»

شیرمحمد، 53 ساله، که همچنان در بمب گذاری مسجد کشته شد، تجارت کوچکی را در مزار شریف اداره می کرد. او سخت تلاش کرده بود زمینه تحصیل را برای همه فرزندانش تامین کند، اما از زمان مرگ او، آنها نتوانستند به مکتب بروند یا در دوره های آموزشی شرکت کنند. اعضای این خانواده به سختی می توانند غذا یا لباس بخرند. همسرش گفت: «ما باید با این درد به زندگی ادامه بدهیم.»

 مقامات طالبان به هر یک از خانواده ها زمانی که اجساد شوهرانشان را از شفاخانه دریافت کردند 100000 افغانی (1100 دالر امریکایی) دادند. این پول جایگزینی برای کمک های بلند مدت مورد نیاز خانواده ها نمی تواند باشد. همسر احمد گفت: «اکنون بدون هیچ امیدی به آینده، بیشتر روزها غذا نمی‌خوریم. این زندگی جدید ماست.»

یک خانواده از مزار شریف سه عضو خود را از دست داد: رحمت الله، 40 ساله; اسدالله، پسر 15 ساله اش؛ و محمدعلی، برادرزاده 24 ساله اش که از دایکندی در مرکز افغانستان برای آمادگی برای آزمون ورودی دانشگاه سفر کرده بود، هر سه در حال خواندن نماز در مسجد سه دوکان کشته شدند. اکنون این خانواده پنج نفره نان آور ندارند. خواهر زاده رحمت الله گفت: «اگر با سه جسد روبروی یک خانه روبرو می شدید، چه احساسی داشتید؟ تمام محله مبهوت و لال شده بودند. وضعیت وحشتناک و تکان دهنده بود.»

انفجار در لیسه عبدالرحیم شهید در 19 اپریل در برابر دروازه مکتب بین ساعت 9:45 تا 9:55 صبح رخ داد زمانی که شاگردان صنف دوازدهم در حال رفتن به خانه بودند. 20 نفری که کشته یا مجروح شدند بین 16 تا 53 سال سن داشتند.

سید محمد حسین، 53 ساله، ساکن محله، صدای انفجار را شنید و به کمک قربانیان شتافت. انفجار دوم، 30 دقیقه بعد، او را بلافاصله کشت. پسرش به شاگردان مجروح کمک می‌کرد اما تا پسان نمی‌دانست که پدرش نیز در میان قربانیان است. پسر حسین گفت: «یکی از اولین افرادی بودم که برای کمک خودم را رساندم. اجساد را حمل کردم. هفت شاگرد و دو تن از ساکنان محل کشته شدند، اما نمی دانستم یکی از آنها پدرم است.»

از حسین هشت فرزند بجا مانده – شش دختر و دو پسر. او نان آور خانواده بود و پس از مرگش، مسؤلیت همه به دوش پسر 22 ساله اش افتاد.

 تاثیر بر سلامت جسمی و روانی

 بسیاری از صدها مجروح در حملات سال گذشته جراحات جدی متحمل شده اند و همه به طور کامل بهبود نخواهند یافت. دولت قبلی افغانستان به مجروحین حملات شورشیان و اعضای خانواده های کشته شدگان کمک مالی می کرد. بازماندگان و خانواده های قربانیان حملات اخیر گفتند که از هیچ دستورالعمل طالبان مبنی بر حمایت مالی یا تعیین مبلغی که قرار است داده شود، آگاه نیستند.

انفجار در لیسه عبدالرحیم شهید شیشه های آشپزخانه یک خانه مجاور را شکست. به شنوایی صفیه 16 ساله که در آشپزخانه بود آسیب زد و او دیگر نمی تواند صحبت کند. پدر او که یک کارگر روزمزد است، روزانه حدود 250 افغانی (3 دالر) درآمد دارد. آنها قادر به پرداخت هزینه های درمانی نیستند. چندین مقام طالبان از خانه آنها دیدار کردند، اما بدون هیچ کمک مالی.

بصیر احمد، 28 ساله، که یک تکنسین فناوری اطلاعات است گفت که بازوهایش در بمب گذاری مسجد سه دوکان مجروح شده اند. او گفت: «فکر نمی کنم که هرگز بتوانم خطوط اینترنت را با این بازوها عیار کنم. شغلم ایجاب می کند که سازه های کلان را بالا ببرم. این توان را در بازوهایم ندارم.» او همچنین گفت که تروما دیده است. «هر کجا که می روم، خیال می کنم که انفجاری در حال وقوع است. من هر روز آن کابوس را زندگی می‌کنم.»

سید محمد 27 ساله که چند سال قبل از ترس حملات دانشگاهش را ترک کرده بود، در میان کشته شدگان انفجار مسجد سه دوکان بود. پدرش گفت که نامزدش معصومه در شوک به سر می برد و به قدر کافی غذا نمی خورد، آب نمی نوشد و نمی خوابد. مادر محمد گفت که او دچار اضطراب و بی خوابی شده و داروهای تجویز شده توسط دو دکتور کمکی نکرده است.

 احمدشاه 22 ساله در بمب گذاری بر مسجد سه دوکان مجروح گردید، انفجاری که منجر به کشته شدن پدر 50 ساله اش شد. انفجار بازوی چپ او را مجروح کرد و او قادر به کار کردن نیست. داکتران به او توصیه کردند که برای مراقبت های بیشتر به هند سفر کند، اما او توان پرداخت هزینه سفر را ندارد.

محمد، دانش آموزی که علاقه مند فوتبال است، در حمله ماه اپریل به مرکز آموزشی ممتاز آسیب جدی دید و قادر به راه رفتن نیست. خانواده او نمی توانند هزینه سفر او به هند یا پاکستان را برای مراقبت های صحی تخصصی که به گفته داکتران برای بهبودی کامل نیاز دارد، بپردازند. محمد گفت: «مردی که خودش را منفجر کرد را دیدم. چند روز قبل از انفجار، به مرکز ما مراجعه کرد و خود را به عنوان شاگرد ثبت نام کرد.» محمد گفت که مدام چهره بمب‌گذار به خاطرش می آید.

زمان 17 ساله در حمله به لیسه عبدالرحیم شهید زخمی شد. مقامات طالبان 5000 افغانی (55 دلار) به او دادند، اما او بدون معالجه بیشتر نمی تواند به اندازه کافی خوب بشنود تا به مکتب بازگردد.

 اثرات حملات بر حقوق و آزادی های اساسی

 این حملات بر اعضای جامعه هزاره و شیعه وضعیتی را به بار آورده که برخورداری از حقوق در زمینه های آموزش، اجرای مناسک مذهبی و سایر آزادی های اساسی را اگر غیر ممکن نساخته باشد دشوار کرده است. بسیاری از افراد جامعه هزاره و شیعه دریافت مراقبت های بهداشتی را دشوار می دانند و می گویند که از رفتن به اماکن عمومی احساس امنیت نمی کنند. آنها اکنون از گردهمایی های مردمی، حمل و نقل عمومی و سایر مکان های عمومی اجتناب می کنند.

مسجد سه دوکان در مزار شریف پس از حمله به آن تعطیل شد. بسیاری از خانواده‌ها همچنین می‌گویند که ماندن فرزندانشان در خانه امن‌تر از خطر هدف قرار گرفتن در مکتب است.

 سایره، یک باشنده کابل که چهار پسر دارد گفت که دیگر پسرانش را به مکتب یا جاهای دیگر نمی فرستد. او و شوهرش دیگر در مراسم مذهبی شرکت نمی کنند مگر اینکه کاملاً ضروری باشد.

 دانش آموزان مجروح به دلیل مراقبت های صحی ناکافی نیز قادر به بازگشت به مکاتب نیستند. علی رضا، 18 ساله، دانش آموز لیسه عبدالرحیم شهید، به دلیل آسیب دیدگی در پاها و گوش هایش، نتوانسته در صنف حاضر شود. چند دانش آموز دیگر گفتند که از ترس امنیت خود دیگر به مکتب نمی روند. رضا می‌گوید: «بیشتر صنفی های من بعد از آن فاجعه دیگر به مکتب نرفتند. زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، از یک صنف 50 نفری، فقط 25 نفر باقی ماند. پس از حمله اخیر اکنون فقط 10 تا 15 کودک در دوره های آموزشی شرکت می کنند.»

محمد حکیم همصنفی علی رضا می گوید: «اگر قرار باشد بمیرم، می میرم، اما تا زمانی که زنده باشم، به مکتب می روم». اما توته های مرمی در پاهایش باعث شده که نتواند حتی مسافت های کوتاه را راه برود. او امیدوار است که زخم هایش خوب شود و اینکه بتواند دوباره راه برود و به مکتب برگردد.

توصیه ها:

  • دولت اسلامی ولایت خراسان و سایر گروه‌های مسلح باید قوانین بشردوستانه بین‌المللی را به طور کامل رعایت کنند و تمامی حملات علیه غیرنظامیان را متوقف کنند و فرماندهانی را که مسئول تخلفات جدی هستند مجازات کنند.
  • طالبان باید به طور کامل از قوانین بشردوستانه بین‌المللی پیروی کنند و کسانی را که مسئول تخطی های شدید هستند، به درستی تحت پیگرد قانونی قرار دهند.
  • مقامات طالبان باید از اقلیت های در معرض خطر از جمله هزاره ها و شیعیان محافظت کنند و از حقوق آنها مبنی بر دسترسی به آموزش و عبادت بدون ترس اطمینان حاصل کنند.
  • طالبان باید با جوامع در معرض خطر و گروه های جامعه مدنی به منظور محافظت از نهادهای غیرنظامی آسیب پذیر در برابر حمله، از جمله مکاتب، شفاخانه ها، عبادتگاه ها و سایر نهادهای اجتماعی، مشورت کند.
  • طالبان باید از تامین حمایت کافی مراقبت های صحی اضطراری، مانند خدمات آمبولانس و حمایت روانی اجتماعی (سلامت روان) اطمینان حاصل کنند.
  • طالبان باید از بازماندگان حملات و اعضای خانواده‌شان حمایت مالی کنند، با تمرکز ویژه بر کمک به خانواده‌هایی که نان آور و حامی مالی شان را از دست داده‌اند، از جمله خانوارهایی که از سوی زنان سرپرستی می شوند. آنان باید دستورالعمل‌هایی را برای ارائه این نوع حمایت ها صادر کنند.
  • طالبان باید به همه موارد نقض حقوق زنان، از جمله مواردی که کسب درآمد را دشوارتر می‌کند، پایان دهند.
  • طالبان باید از تامین حمایت کافی خدمات بهداشت روانی و حمایت روانی اجتماعی برای بازماندگان و شاهدان حملات اطمینان حاصل کنند.
  • طالبان باید اطمینان حاصل کنند که کودکانی که در نتیجه حملات معلول شده اند بتوانند به طور برابر با دیگران به مکتب بروند.
  • دولت‌هایی که با طالبان درگیر تعامل هستند، باید خواستار حفاظت بهتر از جوامع هزاره و شیعه شوند و باید مکانیسم‌هایی را برای تقویت پاسخگویی در قبال جنایات مرتکب شده در افغانستان، از جمله علیه جوامع هزاره و شیعه، تشویق و حمایت کنند.
  • همه دولت ها باید بازگشت اجباری به افغانستان را تعلیق کنند و به درخواست های پناهندگی و سایر اشکال حمایت بین المللی برای هزاره ها و دیگر اقلیت های قومی و مذهبی تحت آزار و اذیت در افغانستان نگاه مساعد داشته باشند.

 

Your tax deductible gift can help stop human rights violations and save lives around the world.

Region / Country