نوشته فرشته عباسی، دیده بان حقوق بشر
24 آگوست 2022
از دعوت من برای شهادت دادن در این جلسه مهم و توجه بیشتر به وضعیت آزادی مذهبی در افغانستان سپاسگزارم.
من مستقیماً به سر اصل مطلب می روم. آزادی مذهبی در افغانستان وجود ندارد.
از زمان تسلط طالبان در آگوست 2021، مقامات طالبان با استناد به دستور هیبت الله آخوندزاده، رهبر این گروه، اعلام کردند که قوانین دولت قبلی دیگر نافذ نیستند و تنها شریعت یا قوانین اسلامی در افغانستان قابل اجرا است.
با این حال، تفاسیر طالبان از شریعت و قوانین و سیاستهای جدیدی که از زمان تصرف اعلام کردهاند، در هیچ کشور دیگری که جمعیت مسلمان دارد یافت نمیشود. تقریباً تمام قوانین آنها حقوق اولیه انسانی افغان ها و به ویژه حقوق زنان و دختران را به شدت محدود می کنند. بر اساس تفاسیر افراطی طالبان از شریعت، مقامات طالبان عملاً تحصیل متوسطه دختران را منع کرده اند، زنان را زمانی که خارج از خانه هستند ملزم به پوشاندن کامل بدن و صورت کرده اند و آنان را از سفر یا کار بدون داشتن خویشاوند مرد به عنوان همراه منع کرده اند.
هیچ کشور دیگری در جهان وجود ندارد که زنان آن با چنین نقض گسترده حقوق اولیه انسانی خود مواجه باشند.
طالبان همچنین با استناد به شرع، فعالیتهای مختلف زنان و مردان را ممنوع کرده اند، از جمله ممنوعیت حضور مردان و زنان بدون نسبت در انظار عمومی یا رفتن به پارکها و رستورانها.
این محدودیتها همچنین حقوق افغانها مبنی بر زندگی بر اساس درک فردی از باور مذهبی شان را نقض میکند.
اما ستمگریهای دیگری نیز وجود دارند. طالبان در محافظت از اقلیت های مذهبی افغانستان در برابر خشونت ناکام هستند و برخی گروه ها را تحت آزار و اذیت قرار می دهند.
طالبان یک تفسیر سنی فوق محافظه کارانه از اسلام را دنبال می کنند. با این حال تقریباً 10 تا 15 درصد افغانها شیعه هستند و تعداد قابل توجهی صوفی، تعداد کمی احمدی و برخی از هندوها و سیکها در مناطق شهری زندگی میکنند. طالبان اعلام نکرده اند که اعمال شیعیان یا صوفیان حرام است. و مقامات همچنین به هندوها و سیک ها قول حمایت داده اند، اگرچه اعضای هر دو جامعه همچنان افغانستان را ترک می کنند و تنها کمی بیش از 100 نفر از هر دو باقی مانده اند.
طالبان احمدی ها را مسلمان نمی دانند و برخی از رهبران آنان را در گذشته به عنوان کفرگویان مورد آزار و اذیت قرار داده اند. بیشتر جمعیت ناچیز غیرمسلمان افغانستان نیز در سایه تهدید آزار و اذیت زندگی می کنند، به ویژه بهایی ها، بودایی ها، زرتشتیان و مسیحیان که مناسک شان را مخفیانه اجرا می کنند یا مخفی شده اند. تعداد نامعلومی از افغانها خود را آگنوسیست یا ملحد میدانند و یا به اسلام یا هیچ دین دیگری عمل نمیکنند. مقامات طالبان به هر کسی که اسلام را ترک کرده است، به عنوان مرتد نگاه می کنند که به عقیده آنها جنایتی است که مرتکبین آن باید اعدام شوند.
شیعیان، صوفی ها و غیرمسلمانان در افغانستان امروز از سوی دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP)، شاخه افغانستانی دولت اسلامی (داعش)، یک گروه افراطی مسلح نیز با مشکلات جدی روبرو اند. ISKP بارها بمب گذاری های انتحاری و سایر حملات مسلحانه را علیه جوامع شیعه، به ویژه قوم هزاره انجام داده است. هزاره ها، یک گروه قومی عمدتاً شیعه، برای بیش از یک قرن است که با تبعیض و ستم از سوی دولت های متوالی افغانستان روبرو بوده اند. از زمان تسلط طالبان، ISKP مسئولیت 13 حمله علیه اعضای جامعه هزاره را بر عهده گرفته و حداقل در سه حمله دیگر نیز مظنون اند. این حملات باعث کشتن حداقل 700 نفر شده است.
ما نمی توانیم در میزان وحشت ناشی از این حملات اغراق کنیم. یک بمب گذاری انتحاری ISKP در 19 اپریل در یک مکتب در دشت برچی در غرب کابل -منطقه ای عمدتاً هزاره نشین و شیعه نشین- منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 20 دانش آموز و کارکنان آموزشی شد. (این محله پیش از قدرت گرفتن طالبان شاهد چندین حمله ویرانگر بوده است: حمله می 2021 توسط ISKP به یک مکتب دخترانه که تقریباً 50 دانش آموز را که اکثراً دختر بودند کشت و بیش از 100 نفر دیگر را مجروح کرد. و نیز حمله می 2020 در بخش زایمان یک بیمارستان دشت برچی تحت حمایت پزشکان بدون مرز). سپس در 21 اپریل امسال، ISKP یک بمب گذاری انتحاری را بر مسجد سه دوکان در مزار شریف یکی از بزرگترین مساجد شیعیان افغانستان انجام دادند که 31 کشته و 87 زخمی برجای گذاشت.
علاوه بر این حملات، در ۲۷ اپریل اعضای مظنون ISKP پنج مرد هزاره را در راه رفتن به معدن زغال سنگ دره صوف در ولایت سمنگان کشتند. روز بعد، انفجار یک بمب در یک موتر حمل و نقل عمومی حامل مسافران هزاره در مزارشریف 9 کشته و 13 زخمی برجای گذاشت.
طالبان حملات ISKP را محکوم کرده و به برخی از خانواده های قربانیان مقدار اندکی پول داده اند. مقامات همچنین قول داده اند از گروه های آسیب پذیر در برابر حملات در آینده محافظت کنند. اما نشانه های اندکی وجود دارد که مقامات گام های فعال یا قابل توجهی برای انجام این کار برمی دارند.
این وضعیتی است که امروز افغانها تحت حاکمیت طالبان تحمل میکنند. کل جمعیت مجبور به زندگی بر اساس تفاسیر فوق محافظه کارانه یک شاخه از یک مذهب واحد هستند. بیش از نیمی از جمعیت - زنان و دختران - در معرض نقض گسترده و شدید حقوق اولیه انسانی خود هستند. مردان و پسران افغان نیز تحت فرمان های طالبان مورد آزار قرار می گیرند. و در حالی که شاخهای از دولت اسلامی در جستجوی فرصتهایی برای کشتن اقلیتهای مذهبی آسیبپذیر افغانستان هستند، طالبان کار چندانی انجام نمیدهند. افغانستان یک کابوس برای آزادی مذهبی -- و دیگر حقوق اساسی بشر است.
رهبران طالبان باید بدانند که چشم انداز آنها برای آینده افغانستان بر پایه ظلم و ستم بنا شده است و برای رسیدگی به نگرانی های همه افغان ها، باید رویکردی مبتنی بر احترام به آزادی دین و دیگر آزادی های اساسی داشته باشند. این به معنای مشارکت بیشتر با جامعه بینالمللی و اتخاذ استانداردهای بینالمللی در مورد حقوق بشر است - به عنوان مثال، از طریق لغو پالیسی های ناقض حقوق زنان و دختران برای تحصیل، اشتغال، و آزادی گشت و گذار و همکاری کامل با مکانیسم های ماموریت کمک سازمان ملل متحد در افغانستان و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد. احترام بیشتر طالبان به حقوق بشر همچنین می تواند به همکاری بین المللی بهتر در مقابله با تهدیدات ناشی از ISKP، به ویژه برای اقلیت های مذهبی در افغانستان کمک کند.
دولت ایالات متحده - که در 20 سال گذشته در افغانستان اشتباهات جدی انجام داده است - با این وجود می تواند کمک های مهمی به حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان، دختران و اقلیت های مذهبی داشته باشد. این شامل ادامه مذاکره با طالبان در مورد نگرانی های مشترک در مورد وضعیت انسانی و اقتصادی افغانستان و تهدید ناشی از ISKP می شود. ایالات متحده باید از تلاش های ماموریت سازمان ملل متحد و شورای حقوق بشر سازمان ملل برای نظارت، گزارش و اطمینان از پاسخگویی در مورد نقض حقوق بشر حمایت کند. ایالات متحده باید از دولت های دیگر بخواهد که طالبان را برای بهبود حقوق بشر تحت فشار قرار دهند، زیرا تلاش های هماهنگ برای آینده افغانستان حیاتی است.
ما نمی توانیم تسلیم شویم.
تشکر از شما.