وقتی در ۲۱ آوریل فصل انتخابات ۲۰۱۷ کلید خورد، رییس جمهور ایران حسن روحانی بدون کارنامهای رشکآور در دفاع از حقوق بشر وارد رقابت شد. در حالی که او با دستیابی به توافقی هستهای با چین، اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس، و آمریکا به وعدهی انتخابات ۲۰۱۳ خود مبنی بر تسهیل شرایط تحریمهای بینالمللی عمل کرد، پیشرفت محققسازی خواست ایرانیان برای حقوق بیشتر بسیار محدود بوده است.
در دور اول ریاست جمهوری او، نیروهای امنیتی به آزار، بازجویی، و بازداشت صدها فعال، مدافع حقوق بشر، روزنامهنگار، و اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی ادامه دادند. مهدی کروبی و میرحسین موسوی، کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹، و زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و هنرمند و همچنین همسر موسوی، همچنان در حصر خانگی باقی ماندهاند. قوهی قضاییه به کرات احکام طولانی زندان و فرمانهای پرشمار اعدام صادر کرد، و اغلب اوقات دولت روحانی در سکوت به نظاره ایستاد.
شاید با حس کردن این که او مقصر این ناکامیها شناخته خواهد شد، روحانی وعدههایی مبنی بر اصلاحات حقوقی ارائه کرد و همچنین انتقادهایی شدید از نقض حقوق بشر مرتبط با رقیب اصلیاش در انتخابات، ابراهیم رییسی، انجام داد. رییسی، یک قاضی پیشین، عضو پنل چهار نفرهای بود که عموماً تصور میشود فرمان اعدام هزاران زندانی سیاسی را در تابستان ۱۹۸۸ صادر کرده است. روحانی بینش سیاسی رییسی را به شکل آن که «در ۳۸ سال گذشته تنها اعدام و زندان بلد بوده است» توصیف کرد.
روحانی همچنین در طول تبلیغات انتخاباتی به صراحت در دفاع از برابری جنسیتی، حقوق اقلیتها، و حقوق شهروندان برای دسترسی به اطلاعات فیلترنشده سخن گفت. او حتی از عملکرد قوهی قدرتمند قضاییه و دخالت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فرایندهای سیاسی انتقاد کرد. در پایان دوران تبلیغات، روحانی گفت که با رأی دادن به او ایرانیها دست به انتخاب یک «وکیل» میزنند که «از حقوق مردم دفاع میکند».
چه ناشی از اهداف تاکتیکی سیاسی باشد و چه ناشی از باوری اصیل، روحانی ادبیات خود را بازآفرینی کرده است. حالا که او عمدتاً به خاطر این وعدهها موفق به انتخاب مجدد شده است، اعتبار او به عنوان رییس جمهور به شکلی جدانشدنی به توان او برای محقق کردن اصلاحات واقعی در حقوق گره خورده است. و در حالی که او با قدرت غیرپاسخگو و ناقض حقوق نهادهایی مثل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قوهی قضاییه روبهرو خواهد شد، روحانی از ناتوانی فاصلهی زیادی دارد. او با اختیاراتی ناشی از انتخاب مردم، مجلسی با اکثریت معتدل-اصلاحطلب، و توافقی هستهای که (تا کنون) از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و ایران جان سالم به در برده است، وارد دور دوم خود میشود. به شکل خلاصه، روحانی محدودیتهایی دارد، اما از عاملیت نیز بهره میبرد؛ او باید این گونه عمل کند تا چیزی را ارتقا دهد که مردم ایران بیش از هر چیز میخواهند: تعهدی اصیل به حفاظت از حقوقشان.