لطفاً توجه داشته باشید علیرغم آنکه از کمپاین سلطان زوی خواسته شده بود پاسخها را درقالب جواب به یک یک سؤالات پرسشنامه ارسال نمایند، چنین نکردند. این پاسخ به صورت یک پیام الکترونیکی (ایمیل) به زبان انگلیسی ارسال گردید؛ و نسخه ذیل، ترجمه ای است که توسط سازمان دیده بان حقوق بشر به زبان دری تهیه گردیده است.
محترم خانم بار،
از اینکه این اسناد را در اختیار من گذاشتید، سپاسگزارم. به نظر اینجانب، مطالبی که شما در پرسشنامه ارسالی خود به من مطرح نموده اید، به موضوعات بسیار مهمی مربوط میشود که روی جامعه ما تأثیر میگذارد و نمی توان در یکی دو صفحه به آنها پاسخ گفت. من مایلم دیدگاههای خود را در باره بعضی از موضوعات بسیار مهم با شما در میان بگذارم. به نظر من برای آنکه شما، همکاران تان و دیگر افرادی که به این موضوعات بسیار حیاتی علاقمند هستند ، که نه تنها در جامعه افغان، بلکه در کشورهای دیگری که با این مسائل دست به گریبان هستند، نیز بسیار حائز اهمیت است، باید نگرش، اعتقادات بنیادین، و تعهدات یک رهبری سیاسی را دریابید.
فردی مانند من نمی تواند افغانستان رابدون حقوق بشر ببیند. دیدگاه من در مورد حقوق بشر در اَوان کودکی و در خانواده ام شکل گرفت. ارزشهایی که در باره حقوق زنان برای من مطرح است از بودن در کنار مادری شکل گرفت که در سالهای دهه 1940 در خارج از کشور به تحصیل پرداخته بود و در خط مقدم فعالیت برای مشکلات زنان گام برمی داشت که نهایتاً وی را به تأسیس تنها سازمان زنانی که در آن زمان در افغانستان وجود داشت، رهنمون ساخت. وی همچنین مؤسس کودکستانهای افغانستان در آن زمان است. من حتی پیش از آنکه اکثر یاران افغان و حتی یاران بسیار مهربان غیر افغان ما که اکنون اینجا در افغانستان هستند، زاده شوند، با یک چنین ارزشهایی پرورش یافتم. بسیار باعث افتخار من است به شما بگویم که همسرم یک فعال ثابت قدم و یک روزنامه نگار است که برای من پشتیبانی شجاع خواهد بود. همسر یک رئیس جمهور در افغانستان نباید مانند یک نشان افتخار، در یک چهار دیواری بسته پنهان بماند. او نیز باید تلاشهای بسیار مهمی را در کشور هدایت نموده و نمونه باشد.
من میتوانم به فرد فرد انسانهای این کشور اطمینان دهم که اصول من برای حکومت در افغانستان، ارج گذاشتن به هر یک از افراد بشر و حقوق ایشان است. هیچگونه حکومتی نمی تواند که حکومت مردم به وسیله مردم، و برای مردم محسوب شود، بدون آنکه به حقوق آن مردم احترام گذارد، از آن محافظت نماید و آن را ارتقاء بخشد. هیچ افغانی نباید در ارتباط با این موضوعات در باره داوود سلطان زوی مردّد و نگران باشد، چه برسد به کارکنان و فعالان حقوق بشر.
خشونت نه تنها حاصل چندین دهه جنگ در کشور ماست بلکه مهمتر آن است که این وضعیت، به طُرُقی به یک فرهنگ تبدیل شده است. به نظر من، این فرهنگ، از خشونتهای سیاسی سرچشمه گرفته است. ما دارای بعضی به اصطلاح سازمانهای سیاسی هستیم که دارای گذشته بسیار خشونت باری بودهاند. ما دارای سیاستمدارانی هستیم که با خشونت تمام، عمل کرده و میکنند و برخی از آنها مرتکب جنایات جنگی نیز شدهاند. در یک چنین محیط و تحت یک چنین رهبری سیاسی، طبیعتاً بخش امنیتی ما هم از این فرهنگ، تأثیر میپذیرد. من مصمم هستم که نه تنها اصلاحات و پاسخگوئی به وجود آورم، بلکه میخواهم گامی فراتر نهاده و اطمینان حاصل کنم که ما دارای برنامههای تحصیلی هدفمند و با دوامی شویم که بتواند بر انجام تغییرات تأثیر گذاشته و فرهنگ خشونت در این کشور را از میان بردارد. این برنامه در چارچوب آموزشی برای نیروهای امنیتی ما نیز پیاده خواهد شد. پاسخگویی نیروهای امنیتی ما برای رعایت قانون، باید حقوق بشر را به عنوان یکی از اجزاء لایَنفَکّ این پاسخگویی، در بر گرفته و به آن احترام گذارد. این امر، اجرا خواهد شد و فقط یک شعار نخواهد بود.
برنامههای ما همچنین به طور کلی بر روی مشکلات و مسائل زنان متمرکز خواهد بود تا نه تنها از حقوق آنها به عنوان یک انسان محافظت نماید بلکه این حقوق را در زمینههایی که بیش از همه حائز اهمیت هستند، یعنی توانمند سازی زنان در تمام زمینهها مانند امور دولتی، جامعه مدنی، بخش خصوصی و توسعه مناطق روستایی، تعالی بخشد. طرحهای من نه تنها در شهرها بلکه مهمتر از همه، در مناطق روستایی کشور، شرایط بهتری را فراهم خواهد ساخت، به طوریکه زنان بتوانند بخشی از اقتصاد بوده و در سطح خانواده، جزء اجتناب ناپذیری از تأمین کنندگان درآمد خانواده گردند. این، بر روی موقعیت و ارزش آنها تأثیر خواهد داشت، نه تنها به عنوان یک زن، بلکه به عنوان یک انسان سازنده که از حق و حقوقی برخوردار است که متناسب با وضعیت وی است، حق و حقوقی که تا کنون از آن بی بهره بودهاند.
حاکمیت قانون تنها راه مبارزه با بسیاری از نواقص در جامعه ماست. عدالت فقط در صورتی میتواند بر جامعه ما حاکم شود که حاکمیت قانون بدون تبعیض یا طرفداری ، در تمام مواقع، و در سراسر کشور به اجرا درآید. عدالتِ انتقالی، بخشی از کل عدالت در کشور است و باید بر حسب مورد، به آن پرداخت. بهترین و مؤثرترین راه نایل آمدن به عدالت در کشور ما این است که اطمینان حاصل نماییم پاسخگویی را از سطوح بالای جامعه آغاز کرده و به سطوح پایینتر برسیم. این نحوه رویکرد به قانونمندی، از سطوح بالا به پایین، تضمین خواهد کرد که هیچکس بالاتر از قانون قرار نگیرد.
کودکان در جوامع جنگز دۀ فقیر، نه تنها قربانیان جنگ و فقر هستند، بلکه ابزاری برای بهره کشی اقتصادی و انحرافات جنسی نیز میگردند. هیچکس نباید چنین جنایاتی علیه آسیبپذیرترین و بی گناه ترین موجودات را تحمل کند. ما برنامههایی داریم تا اطمینان حاصل کنیم که آموزش و تفریح از نوع صحیح آن، برای کودکان جذابیت پیدا کنند. ما به منظور از بین بردن بار دشواریهای اقتصادی برای خانوادههای آنها، برنامههای شغلی در سطح شهرها و روستاها تدارک دیده ایم.
یکی از مهمترین مشکلاتی که بر حقوق انسانها در افغانستان تأثیر میگذارد و در دستور کار سازمانهای حقوق بشر، مورد تاکید قرار نگرفته است، مسئله فساد است. این آفت، هر سال تا حد 4 میلیارد دالر از اقتصاد کشور ما را چپاول میکند. این به وضعیت حقوق بشر در کشور ما به طور شدیدی آسیب میرساند و ما برنامههای را برای مبارزه با آن داریم و توجه بسیار زیادی به مسئله مبارزه با فساد، اختصاص خواهیم داد.
همانطور که در ابتدا عنوان کردم، ما طرحهای را برای تمام جنبههای حکومت قانون، حکومتداری خوب و تمامی موضوعات مربوطه در نظر داریم که ما را قادر میسازد اطمینان یابیم که نه تنها کلیه حقوق شهروندان محافظت گردد بلکه ترقی یابد. نقش دولت ما این نخواهد بود که فقط از کلیه حقوق دراین کشور دفاع کنیم، بلکه میخواهیم آنها را ارتقاء دهیم تا جامعه خود را قادر سازیم تکامل یابد نه اینکه از جهت قانونمندی در وضعیتی متزلزل زندگی کند.