سنت پترزبورگ- سفر به روسیه، حتی با گم شدن چمدان و توقفهای طولانی در میان راه، نتوانست هیجانم برای اولین جام جهانیام را کاهش دهد.
وقتی عکس خودم با کارت شناسایی هوادارهای صادرشده توسط فیفا دور گردنم را در شبکههای اجتماعی منتشر کردم، کامنتهای دوستانم از ایران سرازیر شدند. چندین نفر از دوستان مونث ایرانی من- طرفدارهای متعصب فوتبال که برای سالها تلاش کردهاند وارد استادیومها شوند- گفتند «عالی، کاش من آنجا بودم...وقتی آنجا هستی به یاد من باش!». چطور میتوانستم نباشم، وقتی برای سالها من هم میخواستم در استادیوم فوتبال ببینم، چیزی که همچنان در ایران برای زنان ممنوع است.
به عنوان یک زن ایرانی ۳۱ ساله از اولین فرصتم برای تماشای بازی تیم ملیام در استادیوم از نزدیک هیجانزده بودم.
وقتی ایران یک هیچ برد و مراکش را شکست داد، جمع مردان و زنان حاضر در استادیوم با هم جشن گرفتند و شادی کردند. این در ایران ممکن نبود.
اولین باری که به پدرم التماس کردم که مرا دزدکی به یک بازی فوتبال ببرد یادم هست. سال ۲۰۰۲ بود و قرار بود ایران و عراق، رقبای قدیمی، در رقابتهای مقدماتی جام جهانی در استادیوم آزادی تهران به دیدار هم بروند. هیچ شکی نبود که استادیوم کاملاً پر خواهد شد. پدرم و همهی دوستان خانوادگی مذکر ما میخواستند بازی را ببینند، و من حاضر بودم هر کاری بکنم تا به آنها بپیوندم.
من حتی کلاه و سوییشرتی هم خریده بودم و وقتی پدرم را به استادیوم رساندیم امیدوار بودم متقاعدش کنم که بگذارد لباس مبدل دم دستیام را بپوشم و تیم ملی را تشویق کنم. اما متأسفانه، پدرم، که همیشه(عاقلانه) محتاط است، بابت ریسکها نگرانتر از آن بود که اجازه دهد بروم. در عوض، مثل همهی دختران و زنان دیگر، آن بازی و بسیاری دیگر از بازیهای ایران را صرفاً در تلویزیون دیدم.
تا امروز در سنت پترزبورگ روسیه. در طول ۱۶ سال گذشته زنان ایرانی با کمپین، مذاکره با قانونگذارها، و حتی آرایش به شکل مردها برای ورود به استادیوم با این تبعیض مقابله کردهاند.
از وقتی به شهر رسیدهام مردان و زنان ایرانی در حال شعار دادن شادانه به سود تیم ملی را در سرتاسر شهر دیدهام. زنان بسیاری را دیدم که از ایران و خارج با خانوادهها و دوستانشان آمده بودند تا حقی را تجربه کنند که در وطنشان از آنها گرفته شده است.
در بین تیمهای ملی حاضر در جام جهانی روسیه ایران تنها کشوری است که در بعضی از رقابتهای ورزشی مردان از جمله فوتبال و والیبال زنان را از ورود به استادیوم منع میکند. در طول چهل سال گذشته مقامات ایران مجموعهای از توجیهات سطحی را برای این ممنوعیت ارائه کردهاند؛ از دلایل مذهبی تا مشکل تضمین امنیت و امکانات ویژهی زنان.
در ماه مارس پلیس ۳۵ زن را دستگیر کرد که در مقابل ورزشگاه آزادی جمع شده بودند تا بازی دو تیم محبوب تهران، استقلال و پرسپولیس، را ببینند و آنها را برای چند ساعت در بازداشت نگاه داشت. در آغازی ناموفق برای سیاست حقوق بشری جدید فیفا، در جریان بازیای که پلیس زنان ایرانی بیرون استادیوم را به خاطر خواست بهرهمندی از حقوق برابر با صدهزار مرد حاضر در ورزشگاه دستگیر کرد، رییس فیفا جیانی اینفانتینو در همین ورزشگاه حضور داشت.
بعد از انتقادهایی از سوی فعالان حقوق بشری و گروهی از زنان ایرانی که برای برداشتن این ممنوعیت کمپین کردهاند، رییس فیفا در بیانیههای بعدی اعلام کرد که رییسجمهور روحانی به او گفته است که برنامههایی در دست است تا «به زودی» به زنان امکان دهد مسابقات فوتبال در کشور را از نزدیک ببینند. با وجود این، بیش از سه ماه گذشته است، و ایران هیچ کاری برای اجازه دادن به زنان برای حضور در استادیومها برای تماشای بازیها نکرده است.
با وجود سختگیریهای عمیق تندروهای نظام ایران برای تداوم ممنوعیت بر حضور زنان در استادیومهای مسابقات ورزشی مردان، نگاه جامعهی ایران به این امر در جهت مقابل حرکت کرده است. نه تنها فعالان از لغو ممنوعیت حمایت میکنند، بلکه بخش قابل توجهی از جامعهی ایرانی و چندین ورزشکار برجسته از جمله کاپیتان تیم ملی ایران، مسعود شجاعی از برداشته شدن این ممنوعیت حمایت میکنند، و حتی چندین نمایندهی مجلس و خود رییسجمهور روحانی هم از نیاز به اجازه دادن به بازگشت زنان به استادیومها گفتهاند.
با این حال وقتی من در سن پترزبورگ برای تشویق کردن در استادیوم آماده میشدم فعالان ایرانی توییت کردند که مقامات برنامههای اعلام شده برای این که بالاخره به زنان اجازهی ورود به استادیوم آزادی را بدهند تا (به شکل مجازی) بازی ایران-مراکش را تماشا کنند را لغو کردهاند و دوباره امیدهای صدها زن ایرانی که میخواستند با خانوادههایشان فوتبال ببینند را ناامید کردند.
فیفا که متعهد شده است عدم تبعیض را به عنوان اصلی بنیادین در تورنمنتهای زیر نظرش اعمال کند مسئولیت دارد تا از اهرمهایش استفاده کند و ایران را به راه درست هدایت کند. زنان ایرانی حق دارند در لذت فریاد زدن شعار تیم ملی، «هشتاد میلیون نفر، یک ملت، یک ضربان»، در مقابل تیمشان شریک شوند!