هنگامی که 13 سال داشتم یکی از طرفداران پر و پا قرص تیم ملی فوتبال ایران بودم و کاملاً مصمم شده بودم که این تیم را در مسابقات مقدماتی جام جهانی فوتبال 2002 در تهران تشویق کنم.
به یاد دارم در حالی که به دقایق آخر پیش ازمسابقه با کویت نزدیک میشدیم در حالیکه پدرم ما را در اتومبیلش به ورزشگاه آزادی میبرد، من مرتباً موهای بلندم را زیر کلاهی که بر سر گذاشته بودم جمع و جور میکردم. به تدریج که به دقایق پیروزی نزدیک میشدیم من امیدوار بودم تغییر قیافۀ موقت و ظاهر مبدّل من بتواند پدرم را قانع کند که من هم میتوانم به بیش از 90 هزار نفر دیگری که دیوانه وار فریاد شادی میکشیدند بپیوندم، اما افسوس که چنین چیزی نمیتوانست به واقعیت بپیوندد – نیمی از جمعیت ایران – در وقایع ورزشی از قبیل مسابقات فوتبال همیشه «خارج از محدوده» قرار دارند، و آنهایی که به مخالفت برخیزند هم با عواقبی جدی روبرو خواهند شد.
همزمان با بزرگ شدن من در ایران، زنان ایران ابتکارهای جالبی از قبیل کمپین «روسری سفید» را به کارگرفتند تا با این تبعیض آشکار مبارزه نمایند و حق زنان و دختران برای شرکت در مسابقات فوتبال مردان در ورزشگاههای ایران را مطالبه کنند. حتی رئیس جمهور سابق ایران، محمود احمدی نژاد سعی کرد ممنوعیت زنان از شرکت در مسابقات را از بین ببرد. اما نه تنها این محرومیت به جای خود باقی ماند بلکه اکنون گسترش یاقته و شامل ورزش پر طرفدار و محبوب والیبال نیز شده است به طوری که از سال 2012 زنان از تماشای مسابقات مردان ممنوع گردیده اند.
در عین حال والیبال یکی از محبوب ترین ورزشهای ایران شده است. تیم ملی پس از کسب یک سلسله پیروزیها توانسته است به مسابقات المپیک ریودوژانیرو در برزیل راه یابد. ایرانیها با اشتیاق شدید تیم ملی خود را دنبال کرده و در هر جایی که برایشان امکان پذیر باشد به استادیومها میروند تا تیم خود را مورد تشویق قرار دهند. اما برای زنان این محرومیت کماکان بر جاست و هر گاه که تیم ایران در داخل کشور بازی میکند، ممنوعیت فوق، بانوان و دختران ایرانی را از خانواده و دوستان خود جدا میکند.
فدراسیون بین المللی والیبال ممکن است ممکن است نامی باشد که مانند فیفا ، به اندازه کافی بر سر زبانها نباشد اما به هر حال والیبال را در سراسر جهان کنترل کرده و بر تورنومنتهای ورزشی نظارت دارد. زنان ایرانی ازشرکت در تورنومنت بین المللی تابستان گذشته محروم شدند زیرا مقامات ایرانی به قولهایی که برای حضور بانوان در ورزشگاهها داده بودند عمل نکردند و فروش بلیط را فقط به مردها محدود ساختند. نیروهای امنیتی در اطراف استادیوم موضع گرفته بودند و اتومبیلهایی را که به محل نزدیک میشدند بازرسی نموده و زنان را باز میگرداندند. تصاویری از بیانیه های چاپ شده در رسانههای اجتماعی دیده میشد که نشان میداد تندروهای سیاسی تهدید میکنند از ورود زنان به استادیوم جلوگیری خواهند کرد و بانوانی را که میخواستند برای ورود به ورزشگاه تلاش کنند، با «زنان بدکاره» مقایسه میکرد.
این فضای ترس و ارعاب از سال 2014 برقرار بوده است، یعنی از زمانی که غنچه قوامی و چندین زن ایرانی دیگر که سعی میکردند وارد یکی از مسابقات والیبال استادیوم آزادی شوند، دستگیر شدند. سپس در حالی که اکثر دستگیر شدگان آزاد شدند، قوامی مجدداً دستگیر شده و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» حدود پنج ماه در زندان اوین محبوس شد.
در حالی که بحث بر سر این مسئله ادامه دارد، مقامات دولت در داخل کشور در ارتباط با این ممنوعیت دچار دودستگی شده اند. مدافعان این ممنوعیت میگویند که ورزشگاهها برای خانمها بسیار خطرناک است، یا (دلیل کاملاً بی ربط دیگری میآورند که) بهتر است اوقات زنان صرف امور خانه داری شود تا تماشای والیبال.
منتقدان این محرومیت تأکید میکنند که نمیتوان بدون داشتن هیچ دلیل روشن قانونی، حق بیش از نیمی از جمعیت کشور را پایمال ساخت. سال گذشته، شهین دخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، گفت که شورای امنیت ملی تشخیص داده است که حضور زنان در ورزشگاهها مخالف قوانین اسلامی نمیباشد و باید چارچوبی برای حضور آنها فراهم گردد.
یک مشکل اصلی این است که فدراسیون بین المللی والیبال به جای آنکه به پشتیبانی از درخواست مشتاقانۀ شهروندان ایران بپردازد، با وجود اکراه خود، موضوع عدم حضور زنان از جانب تندروها که ارتجاعی ترین عناصر حکومت ایران هستند را پذیرفته است. فدراسیون بین المللی والیبال علیرغم شکست خود در کسب اجازه برای ورود زنان به استادیومها در سال 2015، به ایران اجازه داد تا میزبان مسابقات بین المللی باشد که از آن جمله تورنومنت بین المللی والیبال ساحلی است که در فوریه گذشته برگزار گردید و نیز مسابقات لیگ جهانی که اول ژوئیه آغاز خواهد شد.
در مسابقات فوریه 2016 فدراسیون بین المللی والیبال اعلام داشت که برگزار کنندگان تورنومنت ایران به این فدراسیون اطمینان داده بود که تورنومنت والیبال ساحلی جزیره کیش بر روی «تمام علاقمندان از هر جنسیت و گروه سنی باز خواهد بود» و اینکه این تعریف شامل «تمامی خانوادهها و زنان» خواهد بود. اما بار دیگر اکثریت گسترده زنان توسط افرادی که به نظر میرسید مأموران امنیتی باشند، از محل مسابقه رانده شدند. در حالی که توئیتر فدراسیون والیبال و برخی از رسانههای داخلی ایران سعی داشتند عکسهایی را منتشر نمایند که تعداد کمی از زنان که قبلاً انتخاب شده و مجاز به شرکت بودند را نشان می داد، زنانی که اجازه حضور در این مسابقات را نیافته بودند عکسهایی از خود در رسانههای اجتماعی منتشر نمودند که نشان میداد از یک کافه تریای مُشرف به محل مسابقه، به تماشای بازیها نشسته اند. بار دیگر فدراسیون بین المللی والیبال به جانبداری از تندروها پرداخته و راه ندادن زنان به محل مسابقه را یک «سوء تفاهم کوچک» خواند.
امروز سه روز پیش از مسابقه ایران و صربستان، بلیطهای این مسابقه بر روی وبسایت فدراسیون والیبال ایران به فروش میرسد، اما نه برای زنان. وبسایت مزبور میگوید «زنان قادر نیستند بلیط مسابقه خریداری کنند زیرا سهمیه آنها تمام شده است.»
در ایران هر روز ایهام جدیدی برای تبعیض جنسی متولد میگردد و فدراسیون بین المللی والیبال هنوز به دفاع از حقوق زنان برای شرکت در این مسابقات نپرداخته است.
اما زنان ایران بر خلاف فدراسیون بین المللی والیبال هنوز از تلاش خود برای مبارزه با این ممنوعیت دست برنداشته اند و مردان هم در حمایت اززنان به آنها پیوسته و بلاکاردهایی را در حمایت از زنان،در استادیوم به دست میگیرند و گاهی هم از شرکت در مسابقات امتناع مینمایند.
اکنون تقریباً پس از 13 سال که من در خارج از استادیوم آزادی از پدرم جدا شدم زیرا او به داخل ورزشگاه میرفت، رسانههای ایرانی گزارش دادند که یک دختر 15 ساله دیگر که با پوشیدن لباس پسرانه سعی داشته است وارد استادیوم شود، دستگیر گردیده است.