Skip to main content

نامه به مقامات قضائی ایران در خصوص ضرب و شتم شدید زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین

جناب آیت الله صادق لاریجانی                                                                                                                                    

رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران

جناب محمدجواد لاریجانی                                                                                                                                   

دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران

 

آقایان محترم،

ما از طریق این نامه مایلیم نگرانی خود را در مورد حوادث بند ۳۵۰ زندان اوین در تهران ابراز کرده و اطلاعاتی را در این مورد کسب کنیم. همچنین ما به طور کلی در مورد نحوه برخورد با «زندانیان امنیتی» در ایران به دنبال وضوح و مایل به کسب اطلاعات بیشتر هستیم.

حوادث بند ۳۵۰ زندان اوین در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴                                                                                                                                 در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ گزارشات ضرب و شتم شدید زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین در اینترنت منتشر شد. قوه قضائیه ایران بلافاصله این گزارشات را انکار کرد. اما سازمان دیده­بان حقوق بشر و دیگر گروه­های مدافع حقوق بشر متعاقبا اطلاعاتی را گرد آوری کرده اند. این اطلاعات از جمله از بستگان زندانیانی که با قربانیان ضرب و شتمها صحبت کردند، جراحات آنها را دیدند و وقوع ضرب و شتم شدید را تایید کردند، بدست آمده است.

سازمان دیده­بان حقوق بشر در موقعیتی نیست که تعیین کند چه امری منجر به درگیریهایی در بند ۳۵۰ شد اما اطلاعاتی که ما گردآورده­ایم موارد ذیل را تایید می‌کند:

  • چند ده نفر از پرسنل زندان با لباس شخصی یا یونیفرم، شامل گارد مجهز به ادوات ضد شورش وارد زندان شدند و در خارج از تقریبا ۱۰ اتاق در بند ۳۵۰ به انتظار ایستادند و از زندانیان خواستند اتاقها را ترک کنند تا آنان به  بازرسی پردازند. بعضی از آنان با خود دوربین حمل می‌کردند.
  • برخی از زندانیان ظاهرا به دلیل ترس از گم شدن وسائل شخصیشان در زمان بازرسی حاضر به ترک اتاقهایشان نشدند. آنانی که اتاقها را داوطلبانه یا پس از تهدید گارد ترک کردند، به حیاط زندان رفتند.
  • درگیریهای فیزیکی و کلامی میان تعدادی از گاردها و بعضی از زندانیانی که حاضر به ترک اتاقها نشدند، درگرفت.
  • گاردها حدود ۳۰ زندانی را که حاضر به ترک اتاقهایشان نشدند، با خشونت بیرون کشیدند. زمانی که زندانیان بیرون بودند، در راهرو و پله‏هایی که به بند منتهی می‌شد گاردهای دیگری با آنها برخورد کردند.
  • این ۳۰ زندانی یا بیشتر به جبر و زور وادار به حرکت از میان راهرو شدند و این در حالی بود که گاردهایی که در دو طرف راهرو به صف ایستاده بودند آنان را با مشت، لگد و ضربات باتون می‌زدند. برخی از مامورین سر زندانیان را هدف قرار می‌دادند، در حالیکه بعضی دیگر به بدن، بازوها و پاهای آنان ضربه می‌زدند. ضرب و شتمها با آزار کلامی و توهین همراه بود.
  • مسئولان زندان تعدادی از زندانیان را که جراحات جدی ­تری برداشته بودند به بهداری زندان فرستادند. به نظر می‏رسد تعدادی به بیمارستانی در محل فرستاده شدند. اکثریت به سلولهای انفرادی احتمالا در بند ۲۴۰ (بخشهایی که تحت کنترل واحدهای امنیتی و اطلاعاتی هستند) منتقل شدند.
  • گاردها در طول بازرسیشان اتاقها را به هم ریختند و طبق گزارشات داراییهای شخصی و جمعی زندانیان را از میان برندند. طبق اظهارات مقامات دولتی، گاردها در برخی از اتاقها ظاهرا تعدادی اقلام ممنوعه از جمله تلفن همراه کشف کردند.
  • گاردها همچنین تعدادی از افرادی را که در طول بازرسی در حیاط جمع شده بودند و شاهد ضرب و شتم آن ۳۰ نفر بودند زدند. بعضی از گاردها همچنین اموال شخصی و جمعی زندانیان، از جمله لباسها، را که در حیاط قرار داشت از بین بردند.
  • پس از انتشار اخبار ضرب و شتم‏ها بستگان زندانیان بند ۳۵۰ درخواست کردند عزیزان خود را ببینند. برخی مقابل دفتر ریاست جمهوری اجتماع کردند. مقامات به آنها گفتند که هیچ ضرب و شتم یا درگیری در بند ۳۵۰ صورت نگرفته است.
  • در ۲۱ آوریل (۱اردیبهشت)، دوشنبه بعد از حادثه، بستگان برخی از زندانیان بند ۳۵۰ جهت ملاقات هفتگی به زندان اوین رفتند. مسئولین زندان ظاهرا تعدادی از زندانیان را از ملاقات با خانواده هایشان بازداشتند. به نظر می رسد که این زندانیان به سلولهای انفرادی یا به مکانهای دیگر منتقل شده بودند.
  • برخی از بستگان زندانیان که با آنها ملاقات کردند، گزارش کردند که بر بدن بعضی از زندانیان کبودیهایی برجای مانده از قبل را دیدند، در حالیکه بعضی دیگر دارای زخمهای تازه روی سر، گردن، صورت، دستها و پاها بودند. به نظر آمد که تعدادی از شکستگی استخوان رنج می­برند. موی سر و ریش برخی زندانیان را نیز تراشیده بودند.
  • سپس در ۲۲ آوریل (۲ اردیبهشت) در طول یک برنامه ای که از تلویزیون دولتی پخش شد رئیس سازمان زندانهای ایران، غلامحسین اسماعیلی، تکرار کرد که هیچ زندانی مورد ضرب و شتم واقع نشده، بازرسی امری معمول بوده، و اینکه هر گونه درگیری فیزیکی که رخ داده خود زندانیان باعث و بانی آن بوده ­اند. تلویزیون دولتی ایران تصاویری را پخش کرد که ظاهرا صحنه‏هایی را از عملیات بازرسی در چندین اتاق بند ۳۵۰ و اقلام ممنوعه که ظاهرا مصادره شده بودند نمایش می‌داد.
  • در ۲۳ آوریل (۳ اردیبهشت) قوه قضائیه ایران اعلام کرد که اسماعیلی را از سازمان زندانها عزل و به سمت ریاست کل دادگستری تهران منصوب کرده است. مقامات قضائی هرگونه ارتباطی را میان برکنار کردن اسماعیلی و ضرب و شتمهای­ گزارش شده در بند ۳۵۰ رد کردند.
  • در ۱۴ مه (۲۴ اردیبهشت) سخنگوی دولت، محمدباقر نوبخت، اعلام کرد که دولت تحقیق و پیگیری خود را در مورد آنچه در ۱۷ آوریل در بند ۳۵۰ و پس از آن وقوع یافت آغاز خواهد کرد. در ۱۰ مه وزیر دادگستری ایران، مصطفی پورمحمدی، دامنه تحقیقات دولت را کم اهمیت جلوه داد و گفت همه تحقیقات ضروری انجام شده است.

 

مسئولین تعدادی از خانواده‏های زندانیان بند ۳۵۰ را در ارتباط با فعالیتهایشان در پی حادثه ۱۷ آوریل (۲۸ فروردین) مورد آزار قرار داده، احضار و دستگیر کردند.

در پرتو اطلاعات فوق سازمان دیده­بان حقوق بشر، پرسشهای ذیل را به عرض می رساند:

  • آیا قوه قضائیه تحقیق و پیگیری در مورد حوادث بند ۳۵۰ روز ۱۷ آوریل (۲۸ فروردین) را آغاز کرده است؟ آیا مسئولین قضائی، در هر مقامی، با کمیته تحقیق و پیگیری که دولت اعلام کرد همکاری می‏کنند؟
  •  آیا قوه قضائیه در رابطه با این وقایع پیگیری یا تحقیقی ازهیچیک از مسئولین دولت از جمله غلامحسین اسماعیلی به عمل آورده است؟ اگر چنین است، چه اقدامات انظباطی صورت گرفته است؟
  • آیا مسئولین هیچیک از زندانیانی را که در بند ۳۵۰ زندان اوین در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ بازداشت بودند را به سلول انفرادی، بهداری زندان یا مکانی دیگر در داخل یا خارج زندان اوین منتقل کردند؟ اگر چنین است، چه تعداد زندانی به خارج از بند ۳۵۰ منتقل شدند و به چه دلائلی؟ چه تعداد از این زندانیان هنوز در خارج از سلول‏های معمولی در بند ۳۵۰ در بازداشت به سر می­برند؟
  • آیا هیچیک از زندانیان بند ۳۵۰ از ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ تا کنون مورد تنبیه قرار گرفته­ اند؟ اگر چنین است، چه کسی یا کسانی؟ و ماهیت اقدامات تنبیهی انجام شده چه بوده است؟
  •  آیا هیچیک از زندانیان بند ۳۵۰ از ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ تا کنون از جراحاتی که در آن تاریخ یا پس از آن رنج برده اند شکایتی به عمل آورده اند؟ اگر چنین است چه اقدامات درمانی برای آنها صورت گرفته است؟
  • آیا هیچیک از زندانیان بند ۳۵۰ از ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ تا کنون توسط پزشکان زندان یا دیگران مورد درمان قرار گرفته اند؟ اگر چنین است، چه کسی یا کسانی؟ اگر چنین است چه اقدامات درمانی برای آنها صورت پذیرفته است؟
  • آیا قوه قضائیه (یا اعضای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی که در همکاری با قوه قضائیه یا تحت نظارت آن کار می‏کنند)، خانواده‏های زندانیان زندانی در بند ۳۵۰ (یا سایر افراد) را در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ یا پس از آن اخطار، احضار، دستگیر یا بازداشت کرده اند؟ اگر چنین است مبنای این عملکردها چه بوده است؟

رفتار عمومی با زندانیان «امنیت ملی»                                                                                                                  

گزارشات در مورد ضرب و شتم زندانیان بند ۳۵۰ پرسشهای وسیعتری را در مورد نحوه رفتار با «زندانیان امنیتی» کشور بر می­انگیزد. اینها افرادی را در بر می­گیرند که در دادگاههای انقلاب ایران ظاهرا بدلیل نقض قوانین امنیت ملی کشور متهم شده اند، ولی سازمان دیده­بان حقوق بشر معتقد است که آنها به صورت غیر قانونی متهم و صرفا به خاطر اعتقادات سیاسی یا استفاده از حقوق اساسی خود همچون آزادی بیان، اجتماع و تجمع صلح آمیز محکوم شده اند.

سازمان دیده­بان حقوق بشر معتقد است که در حال حاضر صدها نفر به صورت غیر قانونی در زندانهای ایران به دلیل جرائم مربوط به امنیت ملی بازداشت هستند. این زندانیان شامل خبرنگاران، مدافعین حقوق، فعالان مدنی جامعه، اعضای گروههای مخالف سیاسی، و اعضای اقلیتهای قومی و مذهبی که ممکن است خود را از جمله فعالان هم ندانند می‌شود که دولت سطحی از فعالیت را به آنها نسبت می‌دهد (یا آنها را تنها به دلیل استفاده صلح آمیز از حقوق اساسیشان تهدیدی علیه «امنیت ملی» به شمار می­آورد(. ما معتقدیم که در بسیاری از موارد، تعقیب و تداوم بازداشت این افراد نقض قانون اساسی ایران است که حکم می‏کند قانون باید «جرائم سیاسی» را تعریف و متهمان را در حضور هیات منصفه محاکمه کند.

ما می­دانیم که قوه قضائیه ایران بر آنست که «زندانی سیاسی» در ایران وجود ندارد و محکومیتهای این افراد تنها به دلیل به خطر انداختن «امنیت ملی» کشور بوده است. با این حال، قوه قضائیه ایران عموما میان زندانیان «امنیت ملی» و دیگر زندانیانی که بدلیل جرائم عادی مانند قتل، تجاوز و قاچاق مواد مخدر در زندان هستند، تمایز قائل می‏شود. در بسیاری از زندانها زندانیان «امنیت ملی» جدا از سایر زندانیان در بازداشت به سر می‌برند. 

اگر این مساله را که آیا این افراد باید در زندان باشند کنار گذاریم، باید تحت قانون ایران و قوانین بین الملل به همه زندانیان حمایتها و ضمانتهای قانونی اعطا شود. هر دوی این قوانین همه آنان که محکومند از جمله زندانیان محکوم به مرگ را از اعمال بی رحمانه، غیر انسانی، متجاوزانه یا توهین آمیز حمایت و حفاظت می‏کند.

قانون اساسی ایران، قانون دادرسی کیفری، قانون مجازات اسلامی و مقررات به کار گرفته شده توسط سازمان زندانهای ایران (که بر نظام اداری زندانهای ایران نظارت دارد و تحت تسلط و نظارت قوه قضائیه عمل می­کند)، همگی، ضمانتها و حمایتهای ویژه ای را ارائه می­کنند که شان انسانی متهم در طول محاکمه، زندان و اعمال تنبیهاتی از جمله اعدام حفظ شود.

در طول چند سال گذشته، سازمان دیده­بان حقوق بشر موارد نقض گسترده حقوق زندانیان «امنیت ملی» را مستند سازی کرده است. موارد نقض عبارتند از: سوء استفاده یا بد رفتاری فیزیکی و روانی ( و در برخی موارد، شکنجه)، آزار و توهینهایی که شان انسانی زندانی را لکه دار می‌کند، اعترافاتی که به اجبار گرفته می‌شود، دوره‏های طولانی حبس در سلولهای انفرادی یا بازداشتهای بدون ملاقات، جلوگیری از دسترسی به خدمات پزشکی ضروری، جلوگیری از مخلوط کردن زندانیان امنیت ملی با زندانیان عادی، و نقل و انتقالهای اعلام نشده بین زندانها و بازداشتگاهها (از جمله زندانی کردن زندانی در محلی دور از شهر محل زندگی او یا محل ارتکاب جرم). به عنوان مثال تحقیق و بررسی سازمان دیده­بان حقوق بشر نشان می‌دهد که باور بر این است که بیشتر بد رفتاری با زندانیان «امنیت ملی» در تهران در زمان بازداشت پیش از محاکمه و نیز در بندهای ۲۰۹، ۲۴۰، و ۲ الف صورت می‏گیرد که گفته می‏شود تحت کنترل نیروهای امنیتی و اطلاعاتی از جمله پلیس امنیتی، وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است.

در پرتو این نگرانی‏ها و باور ما که این حادثه اخیر در بند ۳۵۰ نشانه مشکلاتی است که در زندانهای ایران به خصوص با توجه به نحوه رفتار با بازداشت شدگان «امنیت ملی» کشور وجود دارند، پرسشهای ذیل را حضورتان ارائه می­کنیم:

در طول ۵ سال گذشته چند مقام رسمی دولت، صرفنظر از رتبه یا مقام، توسط دستگاههای -
قضائی یا دولتی به دلیل بد رفتاری یا سوء استفاده از زندانیان مورد تحقیق و پیگیری قرار
گرفته اند؟
 ۲۲۱ و ۲ الف در زندان اوین را کنترل و مدیریت ، آیا سازمان زندانهای ایران بندهای ۲۱۲ -
می کند و یا به طرق دیگر به این بندها دسترسی دارد؟
 قوانین و معیارهای مورد استفاده برای تعیین زمانی که یک زندانی به سلول انفرادی منتقل شود -
و نیز مدت زمان زندانی شدن در سلول انفرادی چیست؟
در زندان اوین در حال حاضر در اتاقها یا بندهایی که » امنیت ملی « آیا هیچیک از زندانیان -
سایر افراد محکوم به جرائمی مانند تجاوز یا قتل زندانیند، بازداشت هستند؟ اگر چنین است چه
دلیلی برای مخلوط کردن این گروه ها با یکدیگر وجود دارد؟
به بیمارستانها یا » امنیت ملی « قوانین و معیارهای مورد استفاده برای تعیین زمانی که زندانیان -
مراکز مراقبت پزشکی خارج از زندان برای دریافت درمان پزشکی کافی یا لازم منتقل شوند
چیست؟
مانند انتقال » زندانیان امنیتی « مبنای حقوقی یا قانونی نقل و انتقال اعلام نشده زندانیان از جمله -
آنها به زندانهایی بسیار دورتر از محل زندگی آنها )یا محل وقوع احتمالی جرم( چیست؟

از شما بابت توجهتان به این موارد سپاسگزاریم. در حالیکه ما متذکر به تعهد مطرح شده توسط دولت جدید برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران هستیم، بدیهی است که هر کوششی جهت نیل به این تعهد نیازمند همکاری قوه قضائیه است که باید نقشی خطیر در حمایت از حقوق شهروندان از جمله  زندانیان ایفا کند.

برنامه ما اینست که بیانیه ای در خصوص حوادث بند ۳۵۰ زندان اوین در ۱۷ آوریل و پس از آن صادر کنیم و از دریافت پاسخ شما به پرسشهایمان تا ۲ ژوئن ۲۰۱۴ سپاسگزار خواهیم بود. ما هر پاسخی را که تا آن تاریخ دریافت کنیم منعکس خواهیم کرد.

 

با احترام،

Your tax deductible gift can help stop human rights violations and save lives around the world.