Skip to main content

در روز 29 آوریل، درست پیش از فرا رسیدن روز جهانی کارگر، مقام‌هاي امنيتي و قضايي ایران بهنام ابراهیم‎زاده را احضار کرده تا با او در باره شرایط آزادی موقت وی از زندان بدنام اوین در تهران، گفتگو کنند. ابراهیم‎زاده، فعال حقوق کارگران و وبلاگ نویس که تقریباً سه سال از دوره مجازات حبس پنج ساله خود را سپری کرده است، سرانجام پس از درخواست‎های مکرر برای مراقبت از پسر بیمار خود که از بيماري سرطان خوني رنج می‎بَرَد، موقتا از زندان مرخص شد.

اين فعال كارگري اکنون منتظر است تا دادستانی تهران و دايره اجراي احكام زندان اوين به وی اطلاع دهند چند روز ديگر اجازه پرستاري از پسرش نیما را دارد و از چه روزي بايد برای گذراندن باقیمانده دوران حبس خود به زندان بازگردد. در دسامبر 2011 یک دادگاه تجدید نظر، محکومیت وی به «جرائمی» که به فعالیت‎های کارگری‌اش مربوط می‎شد، را ابرام و او را به تحمل پنج سال حبس محکوم كرد. این مجازات همچنین شامل پنج سال ممنوعیت از فعالیت‎های سنديكايي و اجتماعي پس از آزاد شدن وی از زندان می‌شود.

سال‎ها پیش، رهبران انقلاب اسلامي ایران، کارگران را به عنوان مستضعفینی که پیشگامان انقلاب اسلامی 1979 بودند، مورد ستایش قرار دادند. اما امروز، کارگران بسياري مانند ابراهیم‎زاده شاید با سخت ترین چالش‎های زندگی خود در طی چند دهه اخیر مواجه هستند. آمار رسمی نشان می‎دهد که بین ماه‎های مه 2011 و مه 2012، بیش از 000ر100 کارگر، بیکار شده‎اند. در حدود نیمی از کارگاه‎های تولیدی ایران از تولید بازمانده‎اند و یا در شُرُفِ تعطیلي هستند. بسیاری از کارخانه‎های بزرگ در حدود 30 درصد ظرفیت خود کار می‏کنند. آمار می‏گوید از هر پنج کارگر، چهار تن آنها به طور موقت، کوتاه مدت، یا بر اساس قراردادهایی کار می‏کنند که حقوق آنها را تضييع كرده و كارگران مجبورند با حداقل حقوق اجتماعي براي كارفرمايان خود كار كنند. هزاران کارگر کارخانه، برای مطالبه دستمزدهای معوقه چندین ماهه خود، دست به اعتصاب زده‎اند.

اوایل امسال، دولت ايران اعلام کرد حداقل دستمزد را 25 درصد افزایش داده است؛ دستمزدي به میزان تقریبی 140 دلار امریکا. اين در حالي‌ست كه طبق آمار رسمی دولت، نرخ تورم در ايران 32 درصد شده است. باید بر این دشواری‎ها، مشکلات دیگری را هم افزود که از آن جمله مي‌توان به سوء مدیریت شدید اقتصادی تحت ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و تحریم‎های گسترده اقتصادی ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا بر عليه ايران (به دلیل برنامه‎ اتمی ایران) اشاره كرد. نتیجه حاصله، شرايطي طاقت فرسا و دشوار براي کارگران ایرانی پديد آورده كه كارگران ايران را مجبور به افزايش ساعات كاري براي تأمین معاش خود كرده است، در حالی که بسیاری از كارگران دیگر دچار فقر فزاينده‌اي شده‌اند.

البته بازخواني نقش تحریم‎ها و حتی سوء مدیریت  نمی‏توانند توجیح کننده شدت و وسعت چالشی را که کارگران امروز ایران با آن مواجه هستند بیان باشند. چراكه ریشه مشکل، سرکوب دیرباز حقوق کارگران ازجمله تأسیس اتحادیه‎های صنفی مستقل، ازسوي دولت است كه اجازه بسیج کارگران را در برابر آن دسته از خط مشی‏های دولت که مضر به نظر می‎رسند نمی‏دهد، و نهایتا این نهاد‏ها را از مذاکره و مخالفت در مقابل سياست‌هاي ضدكارگري دولت محروم می‏سازد. اين درحالي‌ست كه قانون کار ایران، برخلاف معاهدات بین‎المللی که ایران از امضاء کنندگان آن می‏باشد، حق تشکیل اتحادیه‏های کارگری مستقل را که فارغ از چارچوب نهاد‏های دولتی فعالیت می‏کنند غیر مجاز می‏شمارد.

در طی سال‎های اخیر، به ویژه در دوران ریاست جمهوری احمدی‎نژاد، مقامات امنیتی کشور مکرراً در صدد ایجاد مزاحمت و ارعاب فعالان حقوق کارگران و نیز طرفداران تشکیل اتحادیه‎های صنفی مستقل بوده‎اند و به دستگیری، بازداشت، و پیگرد قانونی ایشان پرداخته‎‏اند. تعداد بیشماری از این فعالان به زندان رفته‏اند. مقامات ابتدا ابراهیم‎زاده را در روز اول مه 2009 در ارتباط با تظاهرات جهاني کارگران بازداشت كردند. وی یکی از اعضاء گروه‎های حقوق کارگران برای تشکیل اتحادیه‎های مستقل، و نیز جمعیت دفاع از کودکان كار و خیابان بود. او به مدت یک ماه در بازداشت به سر برد تا آنکه سرانجام مقامات قضایی برای مدتی که تحقیقات علیه او در جریان بود، اين فعال كارگري را با سپردن وثیقه آزاد ساختند. تقریباً یک سال بعد، در روز 12 ژوئن 2010 به هنگام سالگرد انتخابات جنجال برانگیز 2009 (که احمدی نژاد را برای بار دوم به ریاست جمهوری رساند)، ابراهيم‌زاده مجددا بازداشت مي‌شود.

مسئولان، ابراهیم‎زاده را در بند 209 زندان اوین که توسط وزارت اطلاعات ایران اداره می‎شود، تقریباً به مدت 80 روز در سلول انفرادي نگاه داشتند و به بازجویی، ضرب و شتم و شکنجه وی پرداختند. آنها وی را به مدت چهار ماه در حبس انفرادی نگاه داشتند تا آنکه عاقبت به او اجازه دسترسی به وکیل دادند. بعداً یک دادگاه انقلاب در تهران وی را به «جرائم» مختلفی، از جمله به نشر «اکاذیب» در وبلاگ خود، «عضویت در تشکل‏های غیر قانونی»، و «شرکت در تجمعات غیر قانونی» در ارتباط با فعالیت‎های حقوق کارگران محکوم كرد.

ابراهیم‎زاده و همکارانش علیرغم مخاطرات مختلفي که با آن مواجهند، در جنبش کارگری ایران به تلاش خود برای به رسمیت شناساندن حقوق کارگران برای تشکیل اتحادیه‎های صنفی مستقل، و برخورداری از حق برگزاری تجمعات آرام بدون دخالت دولت، ادامه می‎دهند. با وجود آنکه اتحادیه‎های صنفی مستقل، رسماً ممنوع بوده و از سوی مقامات امنیتی تحت فشار مداوم قرار دارند، برخی از آنان از قبیل سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، و اتحادیه آزاد کارگران ایران به کار خود در جهت دفاع از منافع کارگران ادامه می‎دهند.

با توجه به شرایط وخیم کارگران ایران، این تلاش از اهمیت عظیمی برخوردار است. اما بهایی که هر یک از رهبران آن در زندگی شخصی خود می‎پردازند، فوق‎العاده سنگین است. در حالیکه این پدر و پسر در انتظارند تا مقامات قضایی ایران به آنها اطلاع دهند چه هنگام بهنام ابراهیم‎زاده باید به زندان بازگردد، مسلماً هر دو از بهای سنگینی که باید شخصاً در این راه بپردازند باخبرند. در این حال، سرنوشت خانواده‎ای که به معنای واقعی کلمه در تلاش است تا از چنین مهلکهای جان به در برد، به این تصمیم بستگی خواهد داشت.

فراز صانعی پژوهشگر امور ایران در سازمان دیده بان حقوق بشر است

Your tax deductible gift can help stop human rights violations and save lives around the world.