Skip to main content

گزارش جهانی سال 2014 : ایران

وقایع سال 2013

 میلیون‏ها ایرانی در ژوئن 2013 در انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا شرکت کردند. اعدام‏ها، به ویژه به اتهام تخلفات مربوط به مواد مخدر، به میزان زیادی همچنان ادامه داشت. قوه قضاییه تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد، اما بسیاری از فعالان جامعه مدنی به دلیل اتهامات سیاسی در زندان باقی ماندند.

آزادی تجمع، انجمن و رأی

در طی انتخابات ریاست جمهوری 14 ژوئن و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، تعدادی از اعضای احزاب مخالف در حال سپری کردن دوران زندان خود بوده و از شرکت در رأی گیری محروم شدند. چهره‏های مخالفی همچون میر حسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی در زمان تهیه این گزارش هنوز تحت حصر خانگی یا بازداشت به سر می‏برند.

در روز 21 مه، شورای نگهبان که هیئتی غیر انتخابی و متشکل از 12 عضو می‏باشد، با استفاده از معیارهای مبهمی که مسئولین را قادر می‏ساخت به طور گسترده و خودسرانه افراد را از لیست نامزدها خارج کنند، از بیش از 680 نامزد ثبت نام شده برای انتخابات ریاست جمهوری به جز هشت نفر بقیه را رد صلاحیت نمودند. با وجود این، تعداد شرکت کنندگان در انتخابات بالا بود، و رأی دهندگان، روحانی و سیاستمدار سابق به نام حسن روحانی که وعده‏های مذکور در مبارزات انتخاباتی‏اش شامل یک «منشور حقوق مدنی»، بهبود وضعیت اقتصادی، و برقراری ارتباط سیاسی گسترده تر با جهان غرب می‏شد را با اکثریت قاطع انتخاب کردند.

به دنبال آغاز به کار رسمی روحانی، مسئولین قضایی و امنیتی در ماه سپتامبر، حد اقل ده تن از فعالان حقوق بشر و چهره‏های مخالف سیاسی را آزاد کردند، اما شمار زیادی از افراد دیگر به دلیل وابستگی‏شان به احزاب غیرقانونی و مخالف، اتحادیه‏های کارگری، و گروه‏های دانشجویی، در زندان‏ها باقی مانده‏اند. سیستم قضایی همچون گذشته به برخورد با اتحادیه‏های صنفی مستقل و به ثبت نرسیده، ادامه داد.

سرپرست وزارت علوم ایران که مسئول اداره دانشگاه‏های کشور می‏باشد در ماه سپتامبر اعلام کرد دانشگاه‏ها می‏توانند اساتید و دانشجویانی که به دلیل فعالیت‏های سیاسی‏شان از سال 2005 تا 2012 معلق شده بودند را دوباره به دانشگاه باز گردانند. اما در زمان تهیه این گزارش هنوز تعداد بیشماری قادر به ادامه تحصیل یا تدریس خود نبوده‏اند.

در ماه سپتامبر، وزارت فرهنگ دستور بازگشایی خانه سینما را داد که بزرگترین نهاد صنفی فیلمسازی مستقل کشور است و دولت قبلی آن را در ژانویه 2012 بسته بود.

مجازات اعدام

به گفته منابع رسمی، دولت ایران از اکتبر 2013 حد اقل 270 زندانی را اعدام کرده است، اگرچه که گمان می‏رود تعداد واقعی بسیار بیشتر از این باشد. به گفته سازمان عفو بین‏الملل، در سال 2012 ایران بیش از 544 تن را اعدام نمود، که از نظر تعداد اعدام شدگان بعد از کشور چین و در مقام دوم قرار دارد، و حد اقل 63 مورد از این اعدام‏ها در ملاء عام اجرا شده است. جنایاتی که مجازات اعدام دارند شامل قتل عمد، تجاوز جنسی، قاچاق و حمل مواد مخدر، سرقت مسلحانه، جاسوسی، لواط، زنای محصنه و ارتداد می‏شوند. اکثر افراد اعدام شده پس از انجام محاکمه‏های مغشوش و غیرعادلانه در دادگاه‏های انقلاب به دلیل اتهامات مربوط به مواد مخدر محکوم شده بودند.

در روز 2 اکتبر، یک وبسایت خبری محلی گزارش داد که مقامات یک مجرم کودک را به جرم قتل عمد در نزدیکی شهر کازرون در جنوب غرب ایران اعدام نموده‏اند. گمان می‏رود که ده‏ها مجرمین کودک (افرادی که در زمان ارتکاب جرم منسوب کمتر از 18 سال داشتند) در حال حاضر در زندان‏های ایران در صف اعدام قرار دارند. قوانین ایران به قضات اختیار صدور احکام اعدام را برای افرادی که به سن بلوغ رسیده‏اند (که برای دختران سن نه سالگی و برای پسران پانزده سالگی می‏باشد) می‏دهد.

در اوایل سال 2013 قوه قضائییه ایران اصلاحیه قانون مجازات اسلامی را به اجرا گذاشت که بر طبق آن، کودکانی که به جرائم تعزیری مانند تخلفات مربوط به مواد مخدر محکوم می‏شوند، دیگر بیش از این به اعدام محکوم نخواهند شد. اما قاضی، هنوز هم در صورتی که تشخیص دهد نوجوانانی که به جرائمی از قبیل تجاوز جنسی، لواط و قتل محکوم شده‏اند، در حین ارتکاب جرم ماهیت و عواقب آن را درک می‏کرده‏اند، می‏تواند آنها را به اعدام محکوم کند؛ که این خود معیار مبهمی بوده و می‏تواند باعث سوء استفاده و منجر به صدور احکام سلیقه‌ایی شود. اصلاحیه این قانون همچنان سنگسار را به عنوان مجازاتی برای جرم زنای محصنه معتبر می‏داند.

مراجع دولتی در سال 2013 حد اقل 16 تن را به دلیل منتسب کردن آنها به گروه‏های مسلح مخالف دولت، به جرم محاربه یا «افساد فی‏الارض»، اعدام کرده است. از جمله هشت زندانی بلوچ به تلافی کشتار چندین تن از مرزبانان در مرز ایران و پاکستان، اعدام شدند. شمار زیادی از افراد دیگر هم اکنون به علت جرائم مربوط به تروریسم و به دنبال دادرسی‏هایی که انگیزه سیاسی دارد و انجام محاکمات غیر عادلانه در صف اعدام قرار دارند، که از جمله این افراد مردان عرب ایرانی هستند که اتهام آنها ارتباط داشتن با گروه‏های درگیر در حمله به نیروهای امنیتی است. در زمان تهیه این گزارش، حد اقل 40 تن از زندانیان کرد، از جمله فعالان حقوق اهل سنت که دولت آنها را «تروریست» می‏نامد، برای جرائم امنیت ملی از قبیل محاربه در انتظار اعدام می‏باشند.

آزادی بیان و اطلاعات

بر طبق اخبار گزارشگران بدون مرز، حد اقل 40 روزنامه نگار و وبلاگ نویس در زمان تهیه این گزارش در زندان‏های ایران به سر می بردند. در روز 28 دسامبر 2012، آیت الله علی خامنه‏ای علناً به روزنامه نگاران و دیگر مردم اخطار کرد مطلبی مبنی بر آزاد نبودن انتخابات ایران عنوان نکنند.

در اواخر ژانویه مراجع قضایی و امنیتی بیش از ده روزنامه نگار را ظاهراً در ارتباط با تهیه خبر در مورد انتخابات آتی با نسبت دادن وابستگی آنها به رسانه‏های خارجی دستگیر کردند، اما اکثر آنها اواخر فوریه آزاد شدند. در روز 28 اکتبر، دولت روزنامه اصلاح طلب «بهار» را پنج روز پس از انتشار مقاله‏ای بحث برانگیز که به نظر تعدادی از منتقدان ‏ واقعه‏ای تاریخی در اسلام شیعی را مورد سؤال قرار داده، توقیف کرد. مقامات همچنین سرعت اینترنت را شدیداً کاهش دادند و پیشکارها (پروکسی سرورها) و شبکه‏های خصوصی مجازی که ایرانیان از آن برای دور زدن فیلترینگ دولت و دسترسی به سایت‏های مورد نظرشان استفاده می‏کردند را مسدود نمودند.

تحقیقاتی که توسط مقامات رسمی قوه قضاییه در باره مرگ وبلاگ نویس ستار بهشتی در 6 نوامبر 2012 در زندان شروع شده بود متوقف گردید. مقامات خانواده بهشتی را مورد مزاحمت و تهدید قرار دادند تا از انتقاد خود در باره‌ کند بودن سرعت تحقیقات دست بردارند. پلیس فَتای (فضای تولید و تبادل اطلاعات) ایران ستار بهشتی را در روز 30 اکتبر 2012 ظاهراً به جرم فعالیت‏های وبلاگ نویسی‏اش دستگیر کرده بود.

از زمان انتخابات ژوئن، علیرغم وعده‏های وزیر جدید فناوری برای برطرف کردن محدودیت‏های آنلاین و آزادی مطبوعات، مراجع دولتی به مسدود کردن وبسایت‏ها و ارسال پارازیت بر روی پخش برنامه‏های ماهواره‏های خارجی ادامه دادند.

مدافعان حقوق بشر و زندانیان سیاسی

در ماه‏های سپتامبر و اکتبر دولت ده‏ها فعال حقوقی و زندانی سیاسی از قبیل روزنامه نگار عیسی سحرخیز را آزاد کرد، اما بسیاری از آنها یا دوره مجازات حبس خود را تمام کرده بودند و یا نزدیک بود به اتمام برسانند. مقامات در روز 18 سپتامبر نسرین ستوده را پس از سپری کردن سه سال از دوران حبس شش ساله خود آزاد کردند. هنوز معلوم نیست آیا قوه قضاییه حکم صادره برای وی را، که شامل 10 سال ممنوعیت از وکالت می‏باشد، کاملاً ملغی کرده است یا خیر. در زمان تهیه این گزارش تعداد زیادی از مدافعان حقوقی از جمله وکلای برجسته مانند محمد سیف‌زاده و عبدالفتاح سلطانی به جرم اتهاماتی که واردنمودن آنها از سوی دادگاه انگیزه سیاسی دارد، هنوز در زندان به سر می‏بردند.

مقامات ایران مرتباً زندانیان، به خصوص آنهایی که به جرائم دارای انگیزه سیاسی محکوم شده‏اند را مورد آزار و اذیت قرار داده و آنها را از دریافت درمان‏های پزشکی ضروری محروم می‏کند. نیروهای امنیتی حسین رونقی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس، و نیز رهبران مخالفان، موسوی و کروبی را از دریافت معاینات مرتب که پزشکان به علت وضعیت وخیم پزشکی آنها توصیه کرده بودند، محروم کردند.

در روز 22 ژوئن، خانواده افشین اسانلو از مرگ وی در زندان رجائی شهر کرج، در 25 کیلومتری تهران، باخبر شدند. به گفته برادر وی، اگر مسئولان زندان پس از آنکه اسانلو در 20 ژوئن در زندان دچار حمله قلبی شد وی را به بیمارستان منتقل کرده بودند امکان نجات وی از مرگ وجود داشت. از سال 2009، مراجع امور در ایران، مرگ مشکوک حداقل هفت زندانی سیاسی یا امنیتی را در زندان گزارش کرده‏اند که فعالان حقوقی معتقدند در نتیجه شکنجه، بدرفتاری یا قصور در انجام مراقبت‏های پزشکی اتفاق افتاده است

در ماه سپتامبر، مسئولان زندان اوین انکار کردند که فعال دانشجویی، آرش صادقی، که در ژانویه 2012 توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به زندان اوین منتقل شده بود در آنجا محبوس می‏باشد. این مطلب سبب نگرانی‏هایی در میان خانواده وی و فعالان دیگر شد. مسئولین صادقی را در حبس انفرادی در زندان اوین نگاه داشته بودند و خانواده وی را از داشتن ملاقات‏های مرتب با او محروم کرده بودند. بر اساس گزارش‏ها، صادقی پس از آنکه نگهبانان زندان به آزار و اذیت وی پرداختند دست به اعتصاب غذا زد. مسئولان امور صادقی را در 20 اکتبر با سپردن وثیقه آزاد کردند.

حقوق زنان

شورای نگهبان تمامی 30 نفر از زنانی که برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری نام نویسی کرده بودند را رد صلاحیت کرد.

زنان ایران در بسیاری از زمینه‏ها از جمله موضوعات احوال شخصیه مربوط به ازدواج، طلاق، ارث و حضانت فرزند، با تبعیض مواجه هستند. ازدواج زن، صرف نظر از سنش، موقوف به اجازه ولی مذکر وی می‏باشد، و زن نمی‏تواند ملیت خود را به همسرش که در خارج از کشور متولد شده و نیز به فرزندان حاصل از این ازدواج، منتقل نماید. زن نمی‏تواند بدون اجازه کتبی ولی مذکر خود، گذرنامه دریافت کرده یا به خارج از کشور سفر کند. ازدواج صغار، اگرچه در ایران معمول نیست، اما هنوز وجود دارد و قانون هم مقرر می‏کند که دختران می‏توانند در سن 13 سالگی و پسران در سن 15 سالگی ازدواج نمایند، و اگر بخواهند در سنین کمتر از این ازدواج کنند باید از یک قاضی کسب اجازه کنند. در ماه اکتبر، شورای نگهبان قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بدون سرپرست (فرزند خواندگی) را از تصویب گذراند. تصویب قانون فوق پس از اصلاح یکی از مواد آن صورت گرفت که علیرغم مخالفت‏های ابراز شده، بنا به تشخیص قاضی نسبت به مصلحت فرزندخوانده، به والدینی که سرپرستی کودکی را بر عهده گرفته‏اند اجازه می‏دهد با فرزند خوانده خود ازدواج کنند.

رفتار با اقلیت‏ها

دولت ایران آزادی مذهب را از پیروان آئین بهایی، بزرگترین اقلیت مذهبی غیر مسلمان در ایران، سلب کرده است و علیه آنها تبعیض قائل می‏شود. در روز 31 ژوئیه، یک روزنامه ایرانی فتوایی را دوباره به چاپ رساند که قبلاً توسط آیت الله خامنه‏ای صادر شده بود و می‏گوید بهائیان بخشی از یک «فرقه ضالّه مضلّه» هستند، و سپس از ایرانیان مصرانه خواست که از آنها احتراز جویند. بر طبق اخبار جامعه جهانی بهائی، از سپتامبر 2013، 114 بهایی در زندان‏های ایران محبوس بوده‏اند.

در روز 24 اوت، مهاجمین ناشناس، عطاءالله رضوانی، یکی از اعضاء جامعه بهایی در شهر جنوبی بندر عباس را به قتل رساندند. بر طبق اخبار واصله از جامعه جهانی بهایی، افراد و مقام‏های دولتی به دفعات رضوانی را به دلیل اعتقادات و فعالیت‏های دینیاش مورد تهدید قرار داده بودند. از سال 2005، وی یکی از حد اقل 9 بهائی است که تحت شرایطی مشکوک به قتل رسیده و یا فوت کرده‏اند. جامعه جهانی بهایی گزارش کرد که بین سال‏های 2005 و 2012، 52 تن از بهائیان توسط مأموران لباس شخصی دولتی و یا ضاربین ناشناس مورد حمله قرار گرفته‏اند.

دولت مشارکت سیاسی و استخدام اقلیت‏های مسلمان غیر شیعه، از جمله افراد سنی مذهب که ده درصد جمعیت ایران را تشکیل می‏دهند را محدود ساخته است. آنها همچنین به اهل تسنن اجازه ساختن مساجد در تهران را نمی‏دهند و نیز از  برگزاری جداگانه نماز عید توسط آنها جلوگیری می‏کنند. برخورد با دراویش، به ویژه اعضاء طریقت نعمت اللهی گنابادی، بی وقفه ادامه یافت. در ماه ژوئیه دادگاه‏های انقلاب در تهران و شیراز اعضاء طریقت نعمت اللهی گنابادی را به دلیل فعالیت‏های مسالمت آمیزشان به یک تا 5/10 سال حبس محکوم نمودند.

دولت فعالیت‏های فرهنگی و سیاسی اقلیت‏های آذری، کرد، عرب و بلوچ را محدود نمود.

در ماه سپتامبر ایران تهدید کرد صدها هزار افغان را از کشور اخراج خواهد کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که دولت ایران هرگز به این افراد فرصت نداده است درخواست پناهجویی‏شان به طور منصفانه بررسی شود و بتوانند نسبت به دستور اخراج خود اعتراض کنند. در زمان تهیه این گزارش، مقامات طرح‏های اخراج افغان‏ها را هنوز به اجرا در نیاورده بودند، اما 5/2 تا 3 میلیون پناهنده و کارگران مهاجر افغان که در ایران مقیم و مشغول به کار هستند همچنان با تبعیض‏ها و بدرفتاری‏های جدی روبرو هستند.

بازیگران اصلی در صحنه بین المللی

فعالان داخل ایران گزارش کردند که تحریم‏های یک سویه مالی و بانکی توسط ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران تأثیر نامساعدی بر دسترسی به داروهای مخصوص و تجهیزات پزشکی داشته است.

در روز 11 مارس، احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، دومین گزارش سالانه خود را به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه کرد که از «افزایش آشکاری در شدیدتر شدن موارد نقض حقوق بشر» خبر داده، و از «میزان اعدام‏ها در کشور، به ویژه برای جرائمی که از معیارهای جنایات جدی برخوردار نمی‏باشند» اظهار نگرانی کرد. در روز 22 مارس کمیته حقوق بشر دستور کار گزارشگر ویژه را که در سال 2011 صادر شده بود تجدید کرد. در روز 19 نوامبر، کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل به حمایت از قطعنامه مربوط به ارتقاء حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران رأی داد.

در ماه اکتبر، بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، گزارش سالانه خود در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران را صادر نمود و طی آن نگرانی مداوم خود را از وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز داشت. در اواخر همان ماه، شهید گزارش خود را منتشر نمود که می‏گفت «هیچگونه نشانه‏ای از بهبود» درباره‌ی مشکلات حقوق بشر که قبلاً توسط دستگاه‏های ناظر سازمان ملل مطرح شده است به چشم نمی‏خورد.

دولت کماکان به شهید و متخصصین بخش‏های حقوقی دیگر سازمان ملل اجازه ورود به کشور را نداده است.