Skip to main content

افغانستان: طالبان افرادی را که ادعا می‌شود شبه‌نظامیان بوده‌اند اعدام و «ناپدید» کرده‌اند

کشف بیش از 100 جسد در یک کانال در شرق کشور

کانال درونته، ولایت ننگرهار، افغانستان، 27 جون 2022. © 2022 Private

(نیویورک) – دیده بان حقوق بشر امروز اعلام کرد که نیروهای امنیتی طالبان اعضا و حامیان یکی از شاخه های دولت اسلامی (داعش) در شرق افغانستان را به طور صحرایی اعدام و به زور ناپدید کرده‌اند. از زمانی که طالبان در اگست 2021 قدرت را به دست گرفته‌اند، ساکنان ولایات ننگرهار و کنر در شرق کابل اجساد بیش از 100 مرد را که در کانال‌ها و مکان‌های دیگر انداخته شده‌بودند، کشف کرده‌اند.  

نیروهای طالبان عملیات جست‌و‌جوی ظالمانه از جمله حملات شبانه را علیه ساکنانی انجام داده‌اند که طالبان آنان را به پناه دادن یا حمایت از گروه مسلح دولت اسلامی ولایت خراسان (ISKP)، شاخه افغانستانی دولت اسلامی (داعش) متهم می کنند. در جریان این حملات، نیروهای طالبان ساکنان را مورد ضرب و شتم قرار داده و مردانی را که به عضویت داعش خراسان متهم می‌کنند، بدون طی مراحل قانونی یا افشای محل نگهداری آنان به خانواده‌هایشان بازداشت کرده‌اند. تعداد نامعلومی به طور صحرایی اعدام شده‌اند – یعنی به ضرب گلوله کشته‌شده، به دار آویخته‌شده یا سر بریده شده‌اند - یا به زور ناپدید گردیده اند.  

پتریشیا گاسمن، معاون بخش آسیا در دیده بان حقوق بشر گفت: «ما یک کانال تخلیه شده در ننگرهار را بررسی کردیم که در آن بین آگست 2021 تا اپریل 2022 بیش از 100 جسد رها شده‌بود. به نظر می‌رسد که مقامات طالبان به نیروهای خود اختیار تام داده‌اند تا افرادی را که ادعا می‌شود جنگجو هستند بازداشت کنند، ناپدید کنند و یا بکشند.» 

بین اکتبر 2021 تا جون 2022، دیده بان حقوق بشر، با همکاری یک سازمان محلی که به دلایل امنیتی از آن نام برده نمی‌شود، با 63 نفر، از جمله 42 نفر به صورت حضوری در ولایات ننگرهار و کنر، و 21 نفر به صورت تلفنی، مصاحبه کرد.  

در نوامبر، تیمی از هر دو گروه، اجساد ۵۴ مرد را که بقایای بسیاری از آن‌ها در مراحل پیشرفته تجزیه قرار داشتند، در طول 15 تا 20 کیلومترِ کانال تخلیه شده شمارش کردند. اجساد شواهدی از شکنجه و اعدام‌های وحشیانه را نشان می‌داد: برخی از آن‌ها دست و پا نداشتند، طناب‌هایی به گردن‌شان زده شده‌بود، یا گلو و سرشان بریده شده‌ بود. کارمندان صحی در ننگرهار گفتند که 118 جسدی را ثبت کرده‌اند که از ماه آگست تا دسمبر در سراسر این ولایت پیدا شده‌ بودند.  

یک گزارش رسانه‌ای به نقل از یکی از جنگجویان طالبان می‌گوید: «ما حملات شبانه انجام می‌دهیم و همین که یکی از اعضای داعش را پیدا کنیم، در جا می کشیم اش». سازمان ملل متحد گزارش داده است که عملیات طالبان علیه داعش خراسان «به شدت به بازداشت‌ها و قتل‌های غیرقانونی متکی است.» 

در طی چندین سال، داعش خراسان بمب‌گذاری‌هایی را انجام داده که به‌ ویژه جمعیت‌های هزاره، شیعه، و دیگر اقلیت‌های مذهبی و همچنین طالبان و نیروهای دولتی سابق را هدف قرار داده‌اند. این گروه مسلح از جریان اقلیت خشونت آمیز سلفی‌گری سرچشمه می‌گیرد، جنبشی که برای راهنمایی اخلاقی به سال‌های اولیه اسلام نگاه می‌کند. 

دیده بان حقوق بشر اعدام‌های صحرایی و ناپدید کردن اجباری مقامات سابق دولت افغانستان و نیروهای امنیتی از سوی نیروهای طالبان را قبلاً مستند کرده است. دیده بان حقوق بشر گفت که موارد ی در شرق افغانستان نشان می‌دهد که نیروهای طالبان چنین جنایات را به کسانی که آن‌ها را به ارتباط با داعش خراسان متهم می‌کنند گسترش داده‌اند.  

قوانین بین‌المللی بشردوستانه یا قوانین جنگ که در مورد درگیری مسلحانه بین طالبان و داعش خراسان لازم الاجرا است، همه طرف‌ها را موظف می‌کند که با هر کسی که در بازداشت به سر می‌برد انسانی رفتار کنند. بازداشت های خودسرانه، اعدام‌های صحرایی، و سایر اشکال بدرفتاری ممنوع است و افراد مسئول مشمول کسانی اند که به دلیل جنایات جنگی باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند. همچنین ناپدید کردن اجباری یا سر به نیست کردن ممنوع است، که حقوق بین الملل  آن را برای بازداشت هر فردی توسط نیروهای دولتی یا عوامل آن‌ها و به دنبال آن امتناع از اذعان به بازداشت یا محل نگهداری آن شخص تعریف می کند. 

اعضای مظنون داعش خراسان که به ظن ارتکاب جرایم جنایی بازداشت می‌شوند باید فوراً در برابر قاضی آورده ‌شوند، به طور مناسب تفهیم اتهام شوند، امکان دسترسی به اقارب و وکیل مدافع برای شان فراهم شود، و مطابق با استانداردهای بین المللی دادرسی عادلانه تحت پیگرد قانونی قرار گیرند.  

گاسمن گفت: «جنایت های متعدد داعش خراسان پاسخ مخوف طالبان را توجیه نمی‌کند» و نیز «نیروهای طالبان بارها و بارها اعدام‌های صحرایی و سایر جنایات جنگی را علیه افرادی که در بازداشت به سر می‌بردند انجام داده‌اند و هنوز مسئولین را مورد بازخواست قرار نداده‌اند.» 

برای جزئیات یافته‌ها، لطفا به آدرس زیر مراجعه کنید. 

دیده بان حقوق بشر و سازمان محلی شواهد قابل توجهی مبنی بر اعدام‌های صحرایی و ناپدید کردن اجباری افراد متهم به حمایت از داعش را از سوی طالبان پیدا کرده اند. شواهد گسترده‌ای در کانال درونته در نزدیکی جلال آباد وجود داشت هکه گروه های ما از آن بازدید کرده اند و با بازرسی اجساد کشف ‌شده در آنجا در اواخر سال 2021 تعداد زیادی از قتل ها را ثبت کردند. مصاحبه ها نشان داد که بسیاری از کشته شدگان افرادی بودند که طالبان قبلا آن‌ها را بازداشت کرده بودند.  

درگیری طالبان و داعش در ننگرهار و کنر 

نیروهای طالبان کنترل جلال آباد مرکز ننگرهار را در 15 اگست 2021 - در همان روزی که قدرت را در کابل تصرف کردند، به دست گرفتند. در ماه‌های بعد، نیروهای امنیتی طالبان عملیات جستجو را برای دستگیری و بازداشت اعضای سابق نیروهای ملی امنیتی افغانستان و اعضای داعش خراسان انجام دادند.  

هنگامی که حملات داعش خراسان بر نیروهای طالبان پس از ماه آگست، به ویژه در ولسوالی های ده بالا، شینوار، مهمند دره، اچین و کامه در شرق ننگرهار ادامه یافت، طالبان حملات خود را بر ضد داعش خراسان تشدید کردند. در نوامبر طالبان صدها جنگجو را  علیه نیروهای داعش اعزام کردند. مقامات طالبان طی اظهاراتی به رسانه‌ها ادعا کردند که نیروهای آن‌ها «98 درصد» داعش را «از بین برده اند» و این گروه «دیگر یک تهدید جدی در افغانستان تلقی نمی شود.» با این حال، وحشیگری‌ایکه گفته می‌شود طالبان با آن عملیات انجام داده‌اند ممکن است جرقه ای برای افزایش نیروگیری داعش در آن ولایت شده باشد. 

مقامات طالبان چندین بار ادعا کردند که داعش را بطور جدی تضعیف یا ازبین برده‌اند. با این حال، نیروهای داعش به حمله به واحدهای طالبان، معمولاً با استفاده از بمب‌های دست ساز مغناطیسی (IED)، بمب های کنار جاده‌ای، و حملات ضربتی-و-فرار به پوسته های طالبان ادامه داده‌اند. آن‌ها همچنان به بمبگذاری غیرقانونی خود بر جوامع هزاره و شیعه ادامه داده‌اند و تعداد زیادی غیرنظامی را کشته و مجروح کرده‌اند.  

حملات شبانه طالبان و مجازات دسته جمعی  

از زمان به دست گرفتن قدرت، نیروهای طالبان حملات شبانه را در مناطق مسکونی انجام داده‌اند، تاکتیکی که از مدت ها قبل یکی از ویژگی‌های عملیات ضد شورش توسط همه طرف های درگیری در افغانستان بوده‌است. این یورش‌ها اغلب ستم‌گری را در بردارد.  

طالبان بسیاری از محله‌هایی که به محل زندگی سلفی‌ها معروف اند را هدف قرار داده‌اند - سلفی‌ها جامعه‌ای است که از نوعی از اسلام پیروی می‌کند که از باورها و اعمال مسلمانان اولیه قرن هفتم الگوبرداری شده‌است. به نظر می‌رسد هدف این حملات نه تنها جنگجویان داعش خراسان، بلکه مجازات ساکنانی است که ممکن است با داعش خراسان ارتباطی نداشته باشند ولی پیرو سلفی گری باشند.  

از سپتامبر تا نوامبر، باشندگان ننگرهار و کنر موجی از عملیات طالبان و ناپدید شدن اجباری و کشتار سلفی‌ها را گزارش دادند. در برخی موارد، نزدیکان قربانیان ادعا کردند که طالبان اعضای خانواده‌شان را برده‌اند، و پس از آن، بازداشت این مردان را تکذیب کرد‌ه‌اند. در موارد دیگر، ساکنان گفتند که اجساد نزدیکان‌شان را پیدا کردند که از سوی طالبان برده شده‌بودند. گفته می‌شود که برخی ازین افراد سربریده شده‌بودند

باشندگان کنر، ولایتی که شاهد درگیری طولانی بین طالبان و دولت سابق، داعش خراسان یا سایر گروه های مسلح بوده‌، گفتند که مورد هدف قرار گرفته‌اند. آن‌ها گفتند که جنگجویان طالبان در جاده‌ها مردان را متوقف و مورد بازجویی قرار می‌دادند و طالبان اگر پی می‌بردند یا مشکوک می‌شدند که این مردان سلفی هستند گاهی آن‌ها را در ملاء عام مورد ضرب و شتم یا تحقیر قرار می‌دادند. 

مردی گفت: «کنری‌ها نمی توانند [در مورد این نوع برخورد] چیزی بگویند. اگر بگویند، می گویند شما داعشی هستید.» یک مرد از ولسوالی مروره ولایت کنر که توسط طالبان در جلال آباد متوقف شده بود، گفت: «وقتی متوجه شدند که من سلفی هستم، ریش و سرم را در حضور صدها نفر تراشیدند و ساعت‌ها مرا در آنجا نشستاندند».  

بزرگان سلفی می گویند که به دلیل تداوم حملات، بزرگان جامعه سلفی در تعدادی از ولسوالی ها تحت فشار قرار گرفته اند تا از مقامات طالبان اعلام حمایت کنند. طالبان همچنین اعضای جوامع سلفی را ثبت کرده‌اند که از جمله موارد دیگر نظارت طالبان بر اعضای این جامعه را تسهیل می‌کند.  

در حالی که از آگست 2021 تا کنون هیچ آمار تایید شده‌ای از کشته‌ها و ناپدید شدگان اجباری وجود ندارد، اجساد برخی از قربانیان در مناطق مختلف جلال آباد و مناطق اطراف آن به تماشا گذاشته شده‌اند. بین ماه آگست و دسامبر در پارک فارم اده، در جنوب جلال آباد، ساکنان محلی و نزدیکان افراد برده‌شده گفتند که در حالی که به دنبال اعضای گم شده خانواده بودند، اجساد افرادی را پیدا کردند که در بند طالبان بودند و سپس آن‌ها را از درختان آویزان کرده بودند. مقامات طالبان اذعان کرده‌اند که اجساد را در کنار جاده‌های اصلی و چهارراه‌ها به به عنوان هشداری برای دیگران اگر به داعش خراسان بپیوندید «این چیزی است که اتفاق می افتد» به نمایش گذاشته‌اند. اعضای برخی خانواده‌ها اجساد بستگان خود را در محله خالص بابا در خوگیانی پیدا کردند. برخی دیگر اجساد را در کانال‌ها و رودخانه‌ها پیدا کرده‌اند. 

تفکیک قتل اعضای سابق نیروهای امنیتی دولت افغانستان از کسانی که متهم به ارتباط با داعش خراسان هستند دشوار است، اگرچه در هر یکی الگوهای متفاوتی دیده می‌شود. زمانی که طالبان اعضای سابق نیروهای امنیتی را هدف قرار می‌دهند، به نظر می‌رسد که افراد را بر اساس موقعیتی که قبلاً داشتند، یا به این دلیل که جنگجویان و فرماندهان طالبان در منطقه آنان را می‌شناختند، مشخص می‌کنند.  

بزرگان جامعه، اعضای خانواده قربانیان و تحلیلگرانی که داعش خراسان را مورد مطالعه قرار داده‌اند، می‌گویند که طالبان اغلب بر اساس نسبت دادن جرم [به این دلیل که فرد عضو یک جامعه مشخص است] و نه بر اساس تعیین کدام پیوند مشخص با داعش خراسان دست به دستگیری‌های دسته جمعی می‌زنند. به نظر می‌رسد بسیاری از سلفی‌های بازداشت‌شده به دلیل زندگی در محله‌های خاص یا روستاهای سلفی‌نشین دستگیر شده‌اند. بزرگان جامعه و اعضای خانواده‌ها می‌گویند که اجساد یافت شده اغلب دارای لباس‌های متمایز، ریش‌های بلند و دیگر ویژگی‌های سلفی هستند.  

یک کارمند صحی در یک شفاخانه محلی گفت که تا اواخر ماه دسامبر، کارکنان شفاخانه 118 جسد را که در سراسر ننگرهار پیدا شده بودند، ثبت کرده‌اند و اکثر افرادی که برای پرس‌و‌جو در مورد اجساد آمده‌اند از کنر، شهر جلال آباد و ولسوالی های اطراف جلال آباد بوده‌اند. این احتمال وجود دارد که همه اجساد یافت شده ثبت یا به بیمارستان منتقل نشوند.  

کانال درونته 

کانال درونته از یک نیروگاه برق آبی در هفت کیلومتری غرب جلال آباد در ولایت ننگرهار جاری می‌شود. در اوایل صبح روز 7 نوامبر، مقامات محلی در پاسخ به درخواست ساکنان محل امتداد کانال که می خواستند جسد پسری را که یک روز قبل غرق شده بود بیرون بیاورند، جریان آب از طریق سد را متوقف کردند. هنگامی که جریان از طریق سد متوقف گردید، کل کانال خشک شد.  

یک تیم متشکل از دیده بان حقوق بشر و یک نهاد از افغانستان در صبح روز 7 نوامبر تحقیقاتی را در امتداد کانال انجام دادند و حدود 15 تا 20 کیلومتر از کانال را با موتر طی 2 ساعت و نیم طی‌کردند. این تیم 54 جسد - همه مرد - را در کانال تخلیه شده شمارش کردند. در حالی که تعیین سن دشوار بود، به نظر نمی‌رسید که سن هیچ یک از 50 سال بیشتر باشد. 15 جسد در وضعیت بسیار پیشرفته تجزیه قرار داشتند. هفت تن را سر بریده و دیگران را گلو بریده‌بودند اما سرشان از تن جدا نشده بود. دو نفر طناب‌هایی به گردن داشتند که نشان می‌دهد آن‌ها را قبل از انداختن به داخل کانال حلق آویز کرده‌بودند. اندام‌های برخی از اجساد مثله‌شده بود. فقط در تعداد کمی زخم گلوله قابل مشاهده بود، اگرچه این را نمی‌توان با دقت تعیین کرد زیرا برخی از اجساد به شدت تجزیه شده بودند. 

این تیم با ساکنان محل در امتداد کانال مصاحبه کرد، یکی از آن‌ها تیم را به محلی به نام مقام خان، نزدیک به لوای سرحدی یک مرکز نظامی طالبان راهنمایی کرد. در این منطقه اجساد در بستر خشک شده کانال نمایان بود. برخی پراکنده بودند و برخی دیگر در کنار هم قرار داشتند. به نظر می‌رسید برخی با توجه به وضعیت پیشرفته تجزیه مدتی در آب بوده‌اند.  

ساکنان گفتند که از آگست 2021، این کانال به عنوان مکانی برای دفع اجساد شناخته شده‌است. پنج خانواده که در امتداد کانال زندگی می‌کردند تأیید کردند که هنگام تخلیه آب اجساد را دیده‌اند. یکی از ساکنان گفت: «بیشتر آن‌ها بین ماه آگست و نوامبر، زمانی‌که طالبان مردان متهم به عضویت در داعش را بازداشت و ناپدید می کردند، به داخل کانال پرتاب شده‌اند.» 

یکی دیگر از ساکنان گفت که پس از ماه آگست دستکم پنج حمله بمب‌گذاری علیه طالبان در منطقه مقام خان صورت گرفته‌است و طالبان ممکن است اجساد را برای ارسال پیام به آنجا رها کرده‌باشند.  

«حبیب» (نام مستعار) باشنده ولسوالی سرخرود می گوید: 

هنگامی که کانال خشک شد، 10 جسد در نزدیکی اده کابل [ایستگاه اتوبوس‌های به مقصد کابل] پیدا شد. این قسمت کانال که "بارونگ" نامیده می‌شود، دارای توری است که از ورود زباله یا مواد دیگر و مسدود شدن کانال جلوگیری می‌کند؛ اجساد در تور گیر کرده‌بودند. خبر پخش شد و طالبان آمدند و اجازه ندادند‌ مردم نزدیک شوند. ساعتی بعد آمبولانس آمد و اجساد را برد. برخی از اجساد بدون سر بودند و برخی دیگر پوسیده و تغییر رنگ داده بودند. اکثر اجساد غیرقابل شناسایی بودند. فکر می‌کنم این افراد در این مکان به داخل کانال انداخته شده‌بودند. 

در حالی که بسیاری از اجساد در 7 نوامبر کشف شدند، مردم پس از آن نیز اجساد را یافته‌اند. در اواخر نوامبر، روزی حبیب پس از کار روزانه در کانال آب‌تنی می‌کرد. او گفت: «چیزی نرم مرا لمس کرد. مثل یک بسته پیچانده شده‌بود - جسدی داخلش بود. من و همکارم آن را به بیمارستان بردیم.» 

«ذکریا» باشنده قریه نذرآباد ولسوالی سرخرود نیز اجساد را از کانال بیرون آورده‌است. او در 7 نوامبر 2021 چهار جسد را دید که «در توری در کانال گیر کرد‌ه‌بودند». 

«سعدالله» یک کارگر روزمزد اهل تاتنگ قلعه، ولسوالی سرخرود، اجسادی را در اواخر نوامبر در کانال پیدا کرد. او گفت:  

در حال تمیز کردن کانال بودیم که دوستانم دو چیز پیچانده‌شده را پیدا کردند. داخل آن اجساد بودند. آن‌ها را قبل از انداختن در آب به سنگ بسته‌بودند. اجساد بو می‌دادند و به نظر می‌رسید که روزها در آب بوده‌اند. عده‌ای آن‌جا جمع شده بودند و اجساد را به بیمارستان [سردخانه] بردند. 

جسد مردی به نام وهاب‌الدین از روستای فتح‌آباد ولسوالی سرخرود از جمله اجسادی بود که در این کانال کشف شد. نیروهای طالبان او و برادرش گلاب‌الدین را در اواسط ماه اکتبر بازداشت کرده بودند. یکی از اهالی فتح‌آباد گفت: 

در 20 نوامبر 2021، جسد وهاب‌الدین را در کانال [درونته] پیدا کردیم و گلاب‌الدین هنوز مفقود است. وهاب‌الدین از ناحیه شانه دو گلوله خورده‌بود و گلویش نیز بریده شده‌بود. سنگی هم به سینه وهاب‌الدین بسته شده‌بود تا بدنش به سطح آب نیاید. 

جسد وهاب‌الدین 13 روز پس از کشف اکثر اجساد دیگر در بستر کانال پیدا شد.  

«احمد» جستجوی بی‌هوده ای را برای یافتن جسد برادرش نظیرالله انجام داد که در 7 اکتبر توسط طالبان بازداشت شده‌بود. هنگامی که او از یکی از اقاربش فهمید که آب کانال درونته در 7 نوامبر متوقف خواهد شد، اعضای خانواده برای جستجو آمدند. احمد گفت که اقاربش به او هشدار داده بودند که تشخیص اجساد کار سختی است، اما گفت: «قلب ما نمی‌توانست آرام بگیرد [امید داشتیم بیافیم] ، بنابراین رفتیم». وی صحنه دیدن این کانال را چنین تشریح می‌کند:  

نمی‌شد اکثر اجساد را تشخیص داد. …همه آن‌ها در یک مکان نبودند بلکه در امتداد بستر کانال پخش شده بودند. ممکن است آن‌ها [طالبان] یک جسد را به اینجا انداخته باشند، جسد دیگر را جای دیگر. فاصله بین اجساد متفاوت بود: بین برخی از اجساد 10 متر، برخی 100 متر، برخی حتی دورتر. …ما [تقریبا] کل کانال را از داخل موتر نگاه کردیم. ... مرد ما [نظیرالله] در یک دستش یک اثر زخم داشت، و ما اجساد را برای یافتن اثر زخم بررسی می‌کردیم... عدد دقیقی را به خاطر ندارم، اما مطمئنم نزدیک به 100 نفر آنجا [در کانال] بودند. شنیدم که برخی از آن‌ها قبلاً توسط اقارب و افراد دیگر برده شده‌بودند. چون نظیرالله اثر زخمی روی دستش بود، فکر کردیم ممکن است او را بشناسیم. از ساعت 9:30 صبح تا 4:30 ظهر آنجا بودیم… دیدن همه آن اجساد، از نظر روحی تأثیر زیادی روی من گذاشت. 

او نتوانست نظیرالله را پیدا کند.  

اعدام‌های صحرایی و ناپدید کردن‌های بیشتر 

«دکتر» مبارز  
به گفته بیمارانِ مبارز و سایر افراد جامعه، وی، بین 40 تا 45 سال داشت، به دلیل دانشش در زمینه مراقبت‌های بهداشتی مورد احترام بود، اگرچه مدرک پزشکی نداشت. او چندین کلینیک خصوصی را در سراسر شرق و جنوب شرق افغانستان اداره می‌کرد، از جمله بسیاری از کلینیک‌های کوچک در ننگرهار، که در آن‌ها کادر صحی استخدام کرده بود. آخرین درمانگاهی که با یکی از همکارانش افتتاح کرده‌بود در منطقه اسمرخیل شهر جلال آباد بود. پس از آگست 2021، او به اداره این درمانگاه و سایر درمانگاه‌ها ادامه داد. نیروهای طالبان مبارز و شریک‌اش را در اوایل ماه سپتامبر از این درمانگاه بازداشت کردند. حدود 10 روز بعد، جسد او با آثار شلیک گلوله در جلال آباد کشف شد.  

یکی از شاهدان دستگیری مبارز به خانواده‌ش گفت که «[طالبان] با موتری آمدند که نشان‌های اداره استخبارات دولت قبلی، ریاست امنیت ملی را داشت و افراد آن لباس‌های امنیت ملی را بر تن داشتند. آن‌ها اعضای نیروهای اطلاعاتی طالبان بودند، یعنی ریاست عمومی استخبارات آنان.» این خانواده گفتند که عصر روز دستگیری با آن‌ها تماس گرفته‌شد و گفته‌شد که مبارز به مقر امنیت ملی منتقل شده است. این خانواده به مقر امنیت ملی رفتند و به آن‌ها گفته‌شد که مبارز آنجاست: «ما اجازه نیافتیم او را ببینیم، هرچند طالبان گفتند که «او اینجا با ماست.»» 

اعضای این خانواده گفتند که فردای آن روز با همراهی بزرگان محل به مقر امنیت بازگشتند: «کنار درب امنیت ملی نشستیم تا نوبت به صحبت با مسئولان رسید. اما ما نتوانستیم دکتر مبارز را ببینیم.» یکی از مسؤلین در درب ورودی به این خانواده گفت: «شما به خانه برگردید. پرونده او هنوز در حال بررسی است اما چیزی در پرونده [در مورد او] وجود ندارد.»  

حدود 9 روز پس از دستگیری، مبارز حدود ساعت 10 شب با پسر بزرگش تماس گرفت و گفت: «پسرم، دلم اینجا خفه شده‌است. هیچ کسی مرا لت و کوب نکرده، هیچ کس حرف بدی به من نگفته. آن‌ها به من گفته‌اند که فردا آزاد می‌شوم، اما تو باید سعی‌کنی زودتر مرا آزاد کنی. به دنبال من بیا، بزرگان را بیاور تا آزادی من را تضمین کنند. آن‌ها [طالبان] باید مرا مجازات کنند اگر من به خاطر ارتباط با داعش خراسان مقصر باشم.» خانواده‌ مبارز نمی‌دانند که او چگونه به تلفن دسترسی پیدا کرده است. یکی از مقامات طالبان به ما گفت که «دکتر مبارز از شماره خود تماس نگرفت، بلکه از یک شماره جدید تماس گرفت که ممکن است توسط طالبان در داخل مرکز فراهم شده باشد» 

روز بعد ساعت 9 صبح این خانواده از همسایه‌ها تماس دریافت کردند مبنی بر اینکه جسد مبارز همراه با دو جسد دیگر در منطقه فارم اده جلال آباد پیدا شده است. مردی که این اجساد را پیدا کرد، گفت که به نظر می‌رسد در طول شب کشته شده‌اند. با جسد مبارز نامه‌ای گذاشته شده‌بود که در آن نوشته بودند: «دکتر مبارز، پزشک جراحی داعش»، می‌خواستند بگویند که او برای داعش خراسان کار می‌کرد یا به آن‌ها خدمات صحی ارائه می‌داد. یکی از بزرگان قومی گفت: «این دروغ است که او پزشک داعش بوده است.» 

شریک مبارز آزاد شد اما گفت که آن‌ها در بازداشت از هم جدا شده‌اند و او نمی‌داند چه اتفاقی افتاده‌است.  

حقوق بین الملل بشردوستانه از همه پرسنل در برابر بدرفتاری محافظت می‌کند، از جمله کسانی که برای نیروهای مسلح مخالف یا گروه‌های مسلح مراقبت‌های صحی ارائه می‌دهند.   

محمد باز 
محمد باز اهل دره بادل ولسوالی نارنگ ولایت کنر بود. خانواده و اعضای جامعه او گفتند که او یک سلفی بود، اما با طالبان نیز جنگیده بود. 

یکی از اقارب گفت که محمد باز در 20 سپتامبر از خانه خود در ولسوالی نارنگ بیرون شد تا به یک سفر تجاری به سپین بولدک در ولایت قندهار برود. طالبان او را در یک ایست بازرسی در منطقه درونته شهر جلال آباد متوقف کردند.  

او اجازه یافت با خانواده اش تماس بگیرد و به آن‌ها گفت که وقتی طالبان تلفن او را چک کردند، مقداری محتوای سلفی را در آن پیدا کردند. او همچنان به خانواده اش گفت که با صالح، رئیس استخبارات ولسوالی نارنگ تماس گرفته و صالح به طالبان گفته است که محمد باز یک «مجاهد»، از اعضای طالبان است و نه داعش خراسان. اما طالبانی که محمد باز را بازداشت کردند گفتند که او نمی تواند رها شود. 

خانواده و دوستان محمد باز گفتند که وقتی بعداً سعی کردند با تلفن تماس بگیرند، تلفن خاموش شد. یکی از پسران کاکا به منطقه درونته رفت، جایی‌که محمد باز بازداشت شده بود. او از ساکنان محل پرسید که چه چیزی دیده‌اند. یکی از شاهدان، یک تاجر، گفت: «طالبان فردی را [که با ویژگی‌های محمد باز مطابقت داشت] دستگیر کردند، او را در یک رنجر [موتر] سوار کردند و به سمت شهر [جلال‌آباد] بردند.»  

روز بعد، خانواده محمد باز از یک درمانگاه تماس دریافت کردند تا بیایند و جسد او را تحویل بگیرند که توسط یک راننده در نواحی تپه‌ای بیابانی ممله در ولسوالی خوگیانی پیدا شده بود. گلوی محمد باز را بریده ‌بودند و نامش را بر روی یک تکه کاغذ بر بدنش چسپانده بودند. خانواده او و دیگران بر این باورند که طالبان محمد باز را به این دلیل کشتند که او سلفی بود، ریش بلند داشت و مطالب سلفی در تلفنش داشت.  

نظیرالله 
نیروهای امنیتی طالبان در ولسوالی کامه ننگرهار نظیرالله را در 7 اکتبر بازداشت کردند. برادرش «جواد» گفت:  

حوالی ساعت 10:30 صبح نیروهای طالبان به خانه ما یورش بردند. آن‌هادر دو وسیله نقلیه بودند: یک رنجر و یک تویوتا فیلدر نقره ای. چهار نفر از آن‌هابه زور وارد خانه شدند و برادرم را که حدوداً 43 سال سن دارد و کارگر است و با زحمت برای خانواده اش غذا پیدا می کند، دستگیر کردند. او را در حضور چندین شاهد به موتر بردند. … دقایقی بعد طالبان دو تن از پسرانم [ابراهیم و سبحان الله] را که در مزارع نزدیک مسجد کار می کردند، بردند.  

یکی از اهالی روستا که شاهد دستگیری بود گفت که از طالبان پرسیده بود «این پسرها را کجا می برید؟» و آن‌ها گفتند: «ما این‌ها را به ولسوالی [مرکز] می بریم.» 

جواد گفت که فوراً به مرکز ولسوالی رفت اما اجازه ملاقات با مقامات طالبان را نیافت. روز بعد دوباره تلاش کرد، اما موفق نشد. روز سوم، اعضای بیشتر خانواده از کنر به مرکز ولسوالی رفتند و با تضمینی که بختیور رحمان یکی از متنفذین محلی ارائه کرد، طالبان ابراهیم و سبحان الله را آزاد کردند. 

جواد گفت که قاری یاسر، قوماندان امنیه طالبان ولسوالی کامه و شاهین، رییس عمومی استخبارات به وی گفته‌اند که حکمت عادل ولسوال این ولسوالی دستور بازداشت را داده است. جواد گفت که به دیدن عادل رفت که گفت یک کندک از کابل آمده و نظیرالله را با خود برده‌است.  

جواد گفت که او ابتدا به والی ننگرهار، محمد داوود مزمل، و سپس به معاون والی عریضه کرد تا به مقامات ولسوالی کامه دستور دهند تا حال نظیرالله را معلوم کنند. او هیچ پاسخی دریافت نکرد. سپس او به مقامات وزارت داخله عریضه کرد که حال نظیرالله را معلوم کنند، اما پاسخی دریافت نکرد. در نهایت به محکمه استیناف ننگرهار عریضه کرد و آن‌ها این پرونده را به محکمه نظامی ابتدائیه زون شرق ارجاع داد. این خانواده نتوانسته‌اند در مورد وضعیت و محل نگهداری نظیرالله هیچ اطلاعی کسب کنند.  

موارد دیگر ناپدید کردن اجباری نیز مشابه بودند. زنی که پسرش توسط طالبان در ماه سپتامبر دستگیر شد، گفت که هیچ کس به او نمی‌گوید که پسرش در کجا در بازداشت به سر می‌برد: «آن‌هابه من اجازه نمی‌دهند به ولسوالی [نزد ولسوال یا پلیس] بروم… ساعت ها و ساعت ها مقابل درب ولسوالی گذراندم، نه کسی اجازه ورود داد و نه حتی از من پرسید که چه می‌خواهم. من نمی‌دانم چی کار کنم.» 

مقام‌های طالبان همچنین اعضای خانواده‌های کسانی را که به دنبال اطلاعات در مورد اقارب بازداشت‌شده‌شان هستند تهدید کرده‌اند. یکی از باشندگان ولسوالی چاپهار ننگرهار که برای پرس‌وجو درباره محل نگهداری برادر جعفر که طالبان او را در ماه سپتامبر بازداشت کرده بودند، با "جعفر" به مرکز شماره 90 ریاست عمومی استخبارات طالبان در کابل آمده‌بود، می‌گوید که نگهبان دروازه به او گفت: «تو را هم دستگیر می‌کنند، پرس‌وجو نکن درباره این مردم.» جعفر گفت: «ترسیدم اما چه کنم؟ من می خواهم بدانم -- [او] برادر من است.» 

در یک مورد دیگر، مردی گفت که برادر و برادرزاده‌اش برای جویا شدن محل نگهداری یکی از اقاربش نزد قوماندان امنیه ننگرهار رفتند. فرمانده طالبان که با آن‌ها ملاقات کرد، آن‌ها را تهدید کرد و گفت: «خفه شوید، شما آمده‌اید تا داعشی‌ها را آزاد کنید.» مرد دیگری گفت: «می‌خواهی [درباره خویشاوندت] بپرسی، اما جرأت نمی‌کنی بپرسی.»  

حتی اگر مورد تهدید قرار نگیرند، اعضای خانواده‌هایی که به دنبال اطلاعات در مورد اقارب بازداشت‌شده هستند، گفته‌اند که مقامات طالبان از تایید بازداشت یا ارائه هرگونه اطلاعات خودداری می‌کنند. یکی از همسایگان مردی که به اتهام ارتباط با داعش خراسان قربانی ناپدید شدن اجباری طالبان شده بود، گفت: «وقتی به دیدن والی ننگرهار [در جستجوی یکی از اقوام] می‌روید، آن‌ها به شما اجازه ورود نمی‌دهند. در دروازه‌ها به شما می‌گویند بروید از جای دیگر بپرسید [اشاره به سایر ادارات دولتی]. فقط برای اینکه تو را بازدارند.»  

نصیر 
نصیر، یکی از اعضای ادعایی داعش خراسان، مدتی پیش از تسلط طالبان، توسط دولت سابق افغانستان دستگیر شده بود. او دوران محکومیت خود را در زندان بگرام می‌گذراند و زمانی که طالبان زمام امور را به دست گرفتند، او هم از زندان گریخت. او در اواخر ماه آگست یک کسب‌وکار گاری میوه را در چهارراهی بت‌خاک کابل راه اندازی کرد. کارگران محلی گفتند که در 20 سپتامبر «موتورهای پر از طالبان [آمدند] و نصیر را با خود بردند.» برادرش ابتدا به حوزه پولیس ناحیه 12 رفت و سپس با دیگر اعضای خانواده به دفتر ولسوال بگرامی ولایت پروان رفتند، اما بارها به آن‌ها گفته شد که طالبان کسی را با آن نام بازداشت نکرده‌اند. یکی از اعضای آن خانواده گفت که ما «فقط می خواهیم بدانیم که او زنده است... اگر کاری [اشتباهی] انجام داده است، او را محاکمه کنید.»  

همه موارد گزارش‌شده در ولایات ننگرهار و کنر مربوط به افراد متهم به وابستگی به داعش خراسان نیستند.  

احمدالله  
احمدالله، 25 ساله، در دولت قبلی خدمت نظامی می کرد. نزدیکان او گفتند که در ماه سپتامبر، نیروهای طالبان منطقه پل سرخاب شهر جلال آباد را محاصره کرده و مستقیماً به خانه احمدالله رفتند. مقامات طالبان با استفاده از بلندگو، خانواده او را تحت فشار قرار دادند تا او را تحویل دهند و تهدید کردند که اگر این کار را نکنند وارد خانه خواهند شد. این خانواده در مقابل تجمع روستاییان، احمدالله را به نیروهای طالبان تحویل دادند. 

سه روز بعد، پدر احمدالله تماسی دریافت کرد و به او گفته‌ شد که جسد پسرش در منطقه خالص بابا است. پدر احمدالله گفت که وقتی جسد پسرش را دید متوجه شد که نام و نام روستای احمدالله روی کاغذی نوشته شده و به جسدش چسپانده شده‌است. اجساد حدود هفت یا هشت نفر دیگر نیز در این منطقه پیدا شد. 

Your tax deductible gift can help stop human rights violations and save lives around the world.

Region / Country
Tags